دستهبندی نشده January 12th, 2003
یادداشت پنجاه و شش)
این چند روزه جونم در اومده. هر روز تا ساعت 8 شب سر کار بودم. Ú¯Ù„ آقا Ø·Ù�Ù„Ú©ÛŒ آخر Ù‡Ù�ته Øسابی Ú©Ù…Ú©Ù… کرد Ú©Ù‡ خونه رو از Øالت دیوونه خونه در بیاریم. اون Ø·Ù�Ù„Ú© هم گیر اÙ�تاده با درس هاش Ùˆ کار Ùˆ دو سه تا گرÙ�تاری دیگه. Øسابی مشغوله Ùˆ تازه من هم ازش بیگاری Ù…ÛŒ کشم.
Ù…ÛŒ خاستم Ù‡Ù�ته ای سه تا درس Ù�رانسه بخونم Ú©Ù‡ نرسیدم. Ù…ÛŒ خاستم Ù‡Ù�ته ای 7 ساعت مطالعه تکنیکی داشته باشم Ú©Ù‡ نتونستم. Ù…ÛŒ خاستم هر روز متوسط 20 دقیقه ورزش کنم Ú©Ù‡ نتونستم. Ùˆ کارهای دیگه….
Øالا این وسط Ú¯Ù„ آقا گیر داده Ú©Ù‡ ما روابط اجتماعی مون کمه Ùˆ باید زیادش کنیم!!! من از روابط اجتماعی کلا خوشم نمیاد. ØªØ±Ø¬ÛŒØ Ù…ÛŒ دم همه وقتم مال خودم باشه. یکی از دلایلی هم Ú©Ù‡ اومدم اینجا همین بود چون Ú©Ù‡ مامان من هر Ù‡Ù�ته یا مهمون داشت یا مهمون بود یا هر دوتا!!! Øالا قبل از ازدواجم من با مامانم اینها مهمونی نمی رÙ�تم. مهمون هم Ú©Ù‡ میومد از توی اتاقم بیرون نمی اومدم یا این Ú©Ù‡ با دوستام Ù…ÛŒ رÙ�تم بیرون. اما بعد از ازدواج مجبور شدم هم در مهمانی های مامانم اینها Øضور Ù�عال داشته باشم Ùˆ هم در مهمانی های خانواده Ú¯Ù„ آقا Ùˆ این برای من شکنجه بود. تازه باید گاهی اوقات مهمونی هم میدادم!! اه.
این هم از مضرات ازدواج.
خلاصه این Ú©Ù‡ اگه یه مدت عین خلا اومدم یه چرندیاتی سر هم کردم Ùˆ رÙ�تم Ùˆ ضمنا مثل قبل به وبلاگ همه هرروز سر نزدم بدونین Ú©Ù‡ در Øال Ù�عالیت برای بهبود روابط اجتماعی هستم.
امروز ØµØ¨Ø Ú¯Ù„ آقا Ú¯Ù�ت اگه یه روز طلاقم بده بدونم Ú©Ù‡ به خاطر وسواسی بودنمه!! Øالا بدونین Ú©Ù‡ اگه من یه روز طلاق بگیرم به خاطر روابط اجتماعی زیاد Ú¯Ù„ آقا ست.
دوستتون دارم,خوش بگذره,به امید دیدار