74) محدودیتی برای مردان
دستهبندی نشده February 1st, 2003یه سوزن به خودمون زدیم. حالا نوبت جوالدوز برای آقایونه.
چند کلمه حرف که خیلی وقته توی دلم مونده. از وقتی که خیلی بچه بودم.
چرا آقایون خودشون رو موظف نمی دونن که هیچ کنترلی روی امیال خودشون داشته باشن و در عوض تمام مدت انگشت به طرف خانم ها می گیرند و از اونها توقع دارند که تمام امیال و نیازهای خودشون و حتی کارهای معمولی خودشون رو کنترل کنند تا ایرادی بهشون وارد نباشه.
اینجا من آقایون رو مقصر محض نمیدونم. با این که از رفتارها و از معیار های جامعه خیلی ناراضی هستم طوری که یکی از دلایل اصلی من برای خارج شدن از ایران بود, اما اعتقاد دارم که این مشکل فقط و فقط به دلیل بد بودن آقایون نیست.
رفتارهای خودخاهانه و مردسالارانه آگاهانه و نا آگاهانه آقایون معلول خیلی از عوامل است. قدرت بدنی بیشتر آقایون نسبت به خانم ها, انقلاب کشاورزی که باعث شد مرد به عنوان رکن اساسی گروه و مالک اصلی ثبت بشه, بعد از اون قوانینی که تماما توسط آقایون و طبعا به نفع آنها وضع شد, اولین مدل برده داری در تاریخ بشر به شکل ازدواج زن و مرد که زن رو جزو مایملک مرد در می آورد و ….تمام قوانین مذهبی یهود و اسلام و تا حدود بسیار کمتری مسیحیت.بودا که خیال خودش رو راحت کرده و زن رو تقریبا چشم پوشی کرده… و خلاصه این تفوق مرد به زن در ثانیه ثانیه تاریخ در سلول سلول همه , اعم از زن و مرد تزریق شده.
اما به اعتقاد من اگر برعکس این هم پیش اومده بود,یعنی این برتری به خانم ها نسبت داده شده بود, ممکن بود خانم ها حتی با آقایون بدتر از این هم بکنند. به عبارتی دوباره می گم که من انگشتم رو فقط به سمت آقایون نشونه نمی گیرم. بلکه می گم سیر تاریخ ما رو به اینجا رسونده. اما با توجه به اونچه که الان از حقوق انسانها می دونیم این رو قبول داریم که این رویه زندگی و تفکر در هر جامعه و آیینی زن رو از بدیهی ترین حقوقش محروم می کنه.
درضمن با توجه به این که آقایون انسان هستند و از نقایص انسانها مبری نیستن, خیلی راحت حقوقی رو که با دلیل یا بی دلیل در طی تاریخ به دست آوردن از دست نمی دهند, و لذتی رو که از توجیه این حقوق می برند رو ازشون گرفتن کار خیلی ساده ای نیست.
همین قدر که من به عنوان یه آدم فکر کنم که فرضا یه عده آدم دیگه فقط به این دلیل که یه ویژگی مادرزادی من رو ندارند,نمی تونند مثلا فیلسوف یا دانشمند بشن -و تمام تاریخ و آیین ها هم این باور من رو تایید کرده باشه- لذتی بهم می ده که به این راحتی دست برداشتن ازش برام ممکن نیست. گاهی اوقات ممکنه در قضاوت بی انصاف هم بشم.
غرض این که بحث قبلی رو باهدف این که به اینجا برسم شروع کردم. در مورد برهنگی که به عنوان گناه خانم ها تلقی می شه می خام بگم که:
از اونجایی که به این نتیجه رسیدیم که تقریبا استانداردی برای پوشش وجود نداره آقایون هم باید در نگاه شون,امیالشون و فکری که در مورد خانم ها و پوشش اونها می کنند کمی برای خودشون محدودیت قایل بشن. به عبارتی برهنگی در نگاه آقایون هست که معنی پیدا می کنه و نه در پوشش خانم ها.
.
.
.
آخر کلام این که در این مورد خیلی حرف هست. ما خانم ها باید سعی خودمون رو بکنیم.باید همه خودمون رو باور کنیم و علائق خودمون رو بشناسیم. آقایون رو هم دوست داریم. برادرمون , پدرمون, شوهرمون, پسرمون و دوستانمون هستن.می خاهیم در مورد ناراحتی هایی که داریم و نیازهامون حرف بزنیم. می خاهیم حقیقت خودمون و استعدادهامون رو بشناسیم و عشق واقعی رو به دیگران هدیه کنیم.برای جداشدن و انفصال نیست که فریاد می زنیم برای همراه شدن و عشق ورزیدن با آگاهی است که می کوشیم.رشد درکنار یکدیگر, بالندگی در کنار یکدیگر, تصمیم گیری با هم و نه برای هم,ولیکن زندگی باهم و برای هم.
دوستتون دارم, خوش بگذره, به امید دیدار
پیوست: هیچ خانمی برای مطلب من تحت عنوان پوشش زنان نظری نداده؟!!!! اتفاقی بوده یا همون طور که فکر کرده بودم از نوشته خوششون نیومده. وقتی نوشتمش حدس می زدم.
August 18th, 2004 at 11:40 am
همتون انید