چه شلوغ پلوغ شد
دستهبندی نشده July 25th, 2003ای بابا…فکر نمی کردم موضوع به این سادگی اینقدر جنجال راه بندازه.
بهمن هوای تازهو مامان نیلوی عزیز شما دوتا که در کل ازتون دوتا کلمه انگلیسی هم بین فارسی حرف زدنتون نشنیدم دیگه چی می گین؟
این بهمن خان ما خانمش اسپانیولی است. اما اگه می خواستم مثال کسی رو بیارم که توی حرف زدن فارسی اصلا لغت انگلیسی به کار نمی بره, بهمن رو به عنوان یه مثال خوب اسم می بردم.
تازه همه کسانی که توی جمع وبلاگر های تورنتویی باهاشون از نزدیک آشنا شده ام هیچوقت کلمه انگلیسی وسط حرفشون نمی پرونند.
مامان نیلو و بابایی, بهمن, دیوونه, مسافر و همسفر,سهیل گیبسون و خانمش, خنگولک و میشولک..همه و همه زبان فارسی قشنگ و سلیسی صحبت می کنند.
درباره فارسی یاد دادن به بچه ها هم من اتفاقا جزو کسانی هستم که می گم اصلا و ابدا لزومی نداره. بچه باید وطن داشته باشه و می تونه کانادا رو به عنوان وطنش انتخاب کنه. البته اگر دوست داشته باشه و فارسی یاد بگیره که فبها. اما مشکل من با انگلیسی حرف زدن بچه ها نیست.
مسئله اصلی من با کسانی است که به جای راحت, می گن ایزی!! بابا کدوم یکی از ما به جای راحت می گیم ایزی اون هم برای این که اثبات کنیم انگلیسی می دونیم و فارسی حرف زدن کسر شان مونه.
یا کدوم یکی مون به جای یه کمکی بهت بکنم می گیم یه هندی بهت بدم؟
یا کدوم یکی مون به جای دوران حاملگی می گیم دوران پرگننسی؟یا فرضا وقتی باهم حرف می زنیم به جای آهان و بله می گیم “یا”
بابا جون من بخواهیم یا نخواهیم متاسفانه یه عده ایرانی هستند که انگلیسی بلد نیستند و همین دوتا یس و نو و یا رو بلدند. اونوقت همه اش سعی می کنند با لهجه انگلیسی فارسی رو حرف بزنند. یا توی بقالی بهش می گی سرکه می خوای می گه یس. وات؟
د آخه من دیده ام که می گم. منتها من روی کلامم به هیچ فرد یا گروه خاصی نبود. یه کلام عمومی بود برای این که بگم بسیاری افراد هستند که سعی می کنند با انگلیسی پروندن اعتبار به دست بیارن و اتفاقا همهشون هم جزو کسانی هستن که فوق العاده بی اصل و ریشه هستند و گرنه برای اعتبار و پز دادن دست به دامن انگلیسی پروندن نمی شدند. من هم خنده ام می گیره و تاسف می خورم.
کلام آخر این که صد البته همه ما تفاوت بین کلمه انگلیسی بدون معادل در فارسی -که هیچ راهی برای اجتناب ازش نیست- و استفاده از کلمه انگلیسی که فقط و فقط برای پز و اعتبار کسب کردن است رو می دونیم. نا سلامتی همه ایرانی هستیم و مردم هموطن مون و روحیات شون رو از همه دنیا بهتر می شناسیم. می فهمیم کی چه کاری رو برای چی می کنه.
من عاشق همه تون هم هستم. حرف هم که می زنین ته دلم کیف می کنم. چه انگلیسی بگین و چه فارسی. در ضمن کاملا هم موافق وبلاگ انگلیسی زدن هستم . بالاخره این زبان لعنتی شده زبان بین المللی همه دنیا.
دوستتون دارم , خوش بگذره, به امید دیدار
July 25th, 2003 at 9:36 pm
salam,bazam ghol ghoftin.
July 25th, 2003 at 11:05 pm
من به نوبه خودم
همیشه ارزوم اینه که همه ایرانی ها بتونن مثل زبان مادری شان انگلیسی حرف بزنند باید همه
تا الان متوجه شده باشند که با شرایط الان باید برای دفاع از حقوق ملی و انسانی و فردی به ز
July 26th, 2003 at 12:37 am
كت بالوي
عزيز,
بحثي را كه باز كرده اي بسيار دامنه دار و وسيع و عميق و … است. حقير سراپا تقصير با
اينكه اصالتاً متولد ويليام آباد نيويوركم ولي از بد حادثه در پشت كوه بختياري باليده ام.
ليكن تكلم بزبان مادري با جويدن كلمات برايم آسانتر است. روزي كه با خورشيد از پشت كوه طلو
ع كردم ولي غروب راه گم كرده پايم به تهران رسيد, همين مشكل را با لهجه’ لري داشتم. آنجا هم
همولايتي ها مرتب انگ شهرزدگي مي زدند كه فلاني پارسيكولا نوشيد و زبان مادري از ياد ببرد.
نمي دانم اگر يكيشان انگليسي پراندنم را ببيند چه مي كند, برنو و بنگ بنگ. خلاصه حقير پس از
تعمق و تفكر بسيار, سابقه’ تاريخي قضيه را يافتم (10 امتياز). گذشتگانمان كه مكتب مي رفتند يا
نهايتاً پا به حوزه’ علميه مي گذاردند, مرتب لغات و كلمات عربي در كلام روزمره بكار مي بر
July 26th, 2003 at 1:45 am
khoshbehale khodam toronto
nistam !
July 26th, 2003 at 2:05 am
يا مثل مريم زبون فارسی رو با
لهجه ترکی حرف بزنن. 🙂
July 26th, 2003 at 2:21 am
سلام . من خواستم یک نظر
مخالف بزارم دیدم خیلی بحث داغ میشه و یه وقت این دیونه میاد میبینه من چی نوشتم برام از ا
July 26th, 2003 at 2:21 am
سلام . من خواستم یک نظر
مخالف بزارم دیدم خیلی بحث داغ میشه و یه وقت این دیونه میاد میبینه من چی نوشتم برام از ا
July 26th, 2003 at 4:14 am
سلام…وای
اينجا چه باحاله…ببخشين من يهو کلی ذوق کردم…آره ديگه ما چيو نميخوايم به رخ هم بکشيم که
اين اوليش باشه…دوست من که تا ديروز هميشه بهترين آهنگش سياوش قميشی بود…از وقتی رفته ت
July 26th, 2003 at 4:30 am
من هم با نظرت موافقم. اما بيشتر از اين نمونه ها رو در ايرانی هايي ديدم که از خارج برگشته
بودند. بعضی وقت ها يک نفر بيشتر عمرش رو و بخصوص دوران کودکی اش رو توی خارج گذرونده بود و
طبيعتا بعضی کلمات فارسی رو به خوبی تلفظ نمی کرد يا به خاظر نمی آورد که زياد هم دور از ان
تظار نبود ولی بعضی موارد خيلی خنده دار بود مثلا کسی که چند سال توی بيشتر توی خارج نبود و
عمده اون سالها هم(مثل اکثر مهاجرای ديگه) مشکل درست انگليسی حرف زدن داشت تا پاش به ايران
می رسيد از هر 10 تا کلمه اش 7 تاش انگليسی می شد :-). در مورد روان فارسی حرف زدن بجه های ايرون
ی که به همت پدر و مادر يا پدر بزرگ و مادر بزرگها فارسی رو ياد گرفتند خانم کاترين بل يک نم
ونه خيلی معروف هست که قبلا اينجا درباره اش نوشته بودم
http://www.bandeh.blogspot.com/2001_12_01_bandeh_archive.html#d1008511200000
July 26th, 2003 at 6:31 pm
به اين فكر افتادم كه بقيه مليت ها هم اين
مشكل را دارن يا نه . از اين هفته ميخوام از همكاراي غير ايراني بپرسم كه اين اتفاق براي او
July 26th, 2003 at 9:28 pm
من زمانی که سالهای