بابا طاهر
کت بالوی متفکر December 4th, 2003ندونم لوط و عريانم که کرده
خودم جلا و بي خونم که کرده
بده خنجر که تا سينه کنم چاک
ببينم عشق بر جونم چه کرده
دوستتون دارم. خوش بگذره. به اميد ديدار
ندونم لوط و عريانم که کرده
خودم جلا و بي خونم که کرده
بده خنجر که تا سينه کنم چاک
ببينم عشق بر جونم چه کرده
دوستتون دارم. خوش بگذره. به اميد ديدار
December 4th, 2003 at 2:33 pm
امان از اين
عشق. مخصوصا وقتی که مست باده اش باشی اون هم سرخ سرخ
December 4th, 2003 at 4:16 pm
پس بلاخره باز اومدی؟ دلمون تنگ شده بود
December 4th, 2003 at 5:35 pm
سلام کت
بالوی عزيز…خيلی وقت بود به هم سر نزده بوديم..وضع درسهای ما هم بد نيست…۳۰ آذر که ميشه دو
هفته ديگه تقريبا يه امتحان مهم داريييم!و البته وحشتناک….در ضمن يه سری چيزايی که تو دلم
مونده بود نوشته ام!خوشحال ميشم بخونی!
December 4th, 2003 at 5:36 pm
شعری هم که انتخاب کردی
خيلی قشنگه!
December 4th, 2003 at 7:12 pm
همين عشقه که کرده ات
محبوب هه قلبها!
February 8th, 2004 at 8:15 am
من از بابا طاهر وه
مچنین شعرهای او خوشم میاد و از شما تشکر وقدردانی فروان بابت سایت بابا طاهر