کار پیدا کردن من
ماجراهای کت بالو و خودش January 8th, 2004اوایل که اومده بودیم کانادا, من دنبال کار موقت می گشتم. هر مغازه ای که زده بود “help wanted” من می دویدم و می رفتم تو. یا فرم خودشون رو پر می کردم یا از توی پوشه ای که همراهم بود رزومه می گذاشتم.
توی برف از مترو اومدم بیرون و هوس کردم قدم بزنم. یه کم دیونه ام و توی برف و بارون قدم زدن رو به شرط این که یخ نکنم دوست دارم. اون روز هم شانسی لباس گرم پوشیده بودم. دیدم دم یه مغازه “help wanted” زده. من هم بدو بدو در مغازه رو باز کردم و رفتم تو. چشمتون روز بد نبینه, مغازه هه سکس شاپ بود. از خنده داشتم غش می کردم و در عین حال نمی خواستم خودم رو از تک و تا بندازم. رفتم جلو و به خانمی که خیلی خانم و معقول فروشنده ی مغازه بود گفتم ببخشید شما استخدام دارین؟ جواب خانمه خیلی بامزه بود. گفت: بله, اما شما سابقه ی کار در سکس شاپ دارین؟ رزومه تون رو لطفا بیارین.
آخه یکی نیست به این بگه خانم عزیز, من بیچاره در ممالک فخیمه ی ایران سکس شاپ از کجا گیر می آوردم که توش کاربکنم یا نکنم.
هیچی دیگه. اومدم بیرون و یاد گرفتم که از این به بعد قبل از اینکه سرم رو بندازم تو و برم برای جایی درخواست شغل بدم یه نگاه بکنم ببینم اونجا اصلا کجاست.
این هم در نوع خودش تجربه ای بود.شد یه خاطره که من برای هر کسی که میاد کانادا و می پرسه “مگه برای کار فروشندگی هم باید رزومه داشت”, تعریف کنم. خدمت همگی خانم ها و آقایان محترمی که میخوان بیان کانادا عرض شود و تاکید شود که اینجا بخواین توی سکس شاپ یا استریپ کلاب هم کار بگیرین باید رزومه بدین. اصولا اینجا هیچ کاری بی رزومه پیدا نمی شه.
پیوست: برای کسانی که نمی دونند توضیح بدم که سکس شاپ جاییه که کلیه لوازم سکسی بیجان به فروش می رسه. از هر نوعی که فکر کنین و الحق والانصاف که نو آوری حرف اول رو می زنه!!!
دوستتون دارم, خوش بگذره, به امید دیدار
January 8th, 2004 at 2:31 am
نميشه جاي رزومه يه تيكه شيرين كاري
مرتبط تو سكس شاپ از خودمون نشون بديم؟ :))))
January 8th, 2004 at 8:50 am
كتبالو جان
كار پيدا بكني يا نه … نمي دونم … حالا كه پروژه ي منو دوست داري … بعد از اينكه من در
اينترويوهاي اصولي پدر بچه را استخدام كردم و پروژه شروع شد … بايد گاهي بيايي بيبي سيتي
January 8th, 2004 at 8:53 am
D:
هاهاها. خوب پس که اينطورررررررررررررر 🙂
January 8th, 2004 at 10:35 am
ووايييييييييی :
(
January 8th, 2004 at 10:55 am
رزومه! آي گفتي!
January 8th, 2004 at 12:59 pm
سلام … اون
صحنه رو تجسم کردم .. چشمام از خنده اشک اومد …
January 8th, 2004 at 2:01 pm
به نظر من
تجربه جالبی بود
ولی ما ايرانيها خيلی نديد بديد هستيم ولی الان تجربه جوانهای ایرانی
January 8th, 2004 at 3:44 pm
گل آقای نا
زنين، خانه جديد من راه اندازی کرد و بايد ادرس لينکم را هم اينجا تغيير بدين، ازامروز دات
کام، ممنون
January 8th, 2004 at 9:13 pm
لازم شد با بچه ها يه برنامه بگذاريم بجای قبرستون بريم توی يه سکس شاپ بگرديم (انچمن مجر
January 26th, 2004 at 3:20 pm
خیلی باحال بود
February 11th, 2004 at 7:10 pm
نیازمند فوری کس با حال تا چند لحظه دیکر
>>>>>>>>>>>>>>>
February 22nd, 2004 at 1:30 am
جهلب بود اما باید استخدام میشدی تا تجربه کن
ی تجربه نکردنی ها را.
February 22nd, 2004 at 1:30 am
جالب بود اما باید استخدام میشدی تا تجربه کن
ی تجربه نکردنی ها را.
April 8th, 2004 at 4:20 pm
واسه چی رفتی
July 4th, 2004 at 3:08 am
چرا داستانهایی رو تعریف میکنید
که آدم مجبور میشه با خودش بی ناموسی کنه.
September 11th, 2004 at 8:07 am
خوب برای من عکس سکس بفرست
September 11th, 2004 at 8:09 am
من به دنبال دوست خوب می گردم
دانشجوی کارشناسی ارشد حسابداری
September 17th, 2004 at 6:10 am
ای وای بر غریبی کز یاد رفته باش
د
October 10th, 2004 at 4:15 am
kos bibi
October 10th, 2004 at 4:21 am
با عرض سلام خدمت کس کش های عزیز مادر قوه
یکی از کس کش ها لطف کنه بره تو وبلاگ من
چیز هایی توش دارم که مادرتون رو به گاییدن میده
میگی نه نیگا کن
November 8th, 2004 at 5:52 am
khoob bood mer30
November 8th, 2004 at 4:56 pm
خوب برای من عکس سکس بفرست
November 9th, 2004 at 5:58 pm
یه کوس مصنوعی برای ما سوغاتی می اووردی!!
November 9th, 2004 at 5:59 pm
یه کوس مصنوعی برای ما سوغاتی می اووردی!!