اين كره اي ها
ماجراهای کت بالو و خودش February 20th, 2004هر كاري كردم نشد همين لحظه ننويسم.
به نظر تون چي باعث مي شه شركتي كه با ما كار مي كنه داكيومنت هاش رو به زبون كره اي براي من بفرسته!!!
از خيلي وقت پيش فهميده بودم اين كره اي ها نسبتي با يه سري از …
بفهمين ديگه بابا.
از خنده دارم غش مي كنم.
هر لحظه يه اتفاقي مي افته كه مي فهمم از بقيه ي ملت چقدر باهوش ترم. حداقل از كره اي ها كه خيلي باهوش ترم.
بامزه تر اين كه يكي از همكارهاي كره ايم رو صدا كردم كه برام بخوندشون, بهم ميگه LG كه همون ال جي است و اين تنها كلمه اي بود كه انگليسي نوشته بودند.
از صبح تا حالا دارم از خنده غش مي كنم. خدا به خير كنه.
————————————————–
من عاشق این دخترک شیطون ام. این نوشته آخریش هم طبق معمول عالیه.
دوستتون دارم, خوش بگذره, به اميد ديدار
February 20th, 2004 at 11:07 am
من که
February 20th, 2004 at 11:47 am
سلام کتی جان… والا خوبه
آدم اینا رو ببینه… به مملکت خودش امیدوار میشه…!!!
February 20th, 2004 at 12:18 pm
خانمی
معلومه که تو از همه خلق خدا باه
وش تری. اینو من خیلی وقت پیش بهت گفته بودم. فقط حرف منو قبول نداری مثل همه همسرهای ديگه
!!!!!
بهت خوش بگذره عزيزم.
February 20th, 2004 at 12:31 pm
گل آقا جونم. من حرف تو رو هميشه قبول د
ارم. اصلا زنی گفتن شوهری گفتن.از قدیم ندیما گفتن شوهر خدای کوچک زنه!! و باید حرفش رو هر چی
که هست قبول کرد. اما تو خيلی دوستم داری و هميشه من رو از اون چيزی که هستم بهتر و کاملتر م
ی بينی.
بهت خيلی خوش بگذره.
February 20th, 2004 at 1:07 pm
کتی جون در باهوشی ا
يرانيها شکی نيست اما متاسفانه ما مقداری پشت کار کشورهای ديگر را نداريم يا به عنوانی کم
کار هستيم و در کشورمون اصل براين است که همه چيز را با عينک نفت نگاه ميکنيم و همين باعث ش
ده که همیشه از خيلی از استاندارهای بين المللی عقب بمانيم نمونه بارز اون هم همين حادثه
قطار بود که چند روز پيش رخ داد .
February 20th, 2004 at 1:15 pm
سلام … نفهمیدم اما من هم دار
م میخندم … میدانستم که خنده، خنده می اورد اما نمیدانستم با اینهمه فاصله هم همینطور
February 20th, 2004 at 7:51 pm
چقدر گنده گوزي شده
اينجا
February 20th, 2004 at 11:33 pm
من هم! اين دخترک يه
تيکه فلفله!
February 21st, 2004 at 9:34 am
خوب آخه ميدونن که تو دوستشون
داری و توی وبلاگت ازشون تعريف ميکنی :)))