درد عاشقي- عيد
کت بالوی متفکر March 15th, 2004من عاشق, تو معشوق…
عاشقانه مي شنوم, عاشقانه مي گويي.
درد جانسوزعاشقي من ليك اين است :
من عاشقانه مي شنوم, نه از تو… تو عاشقانه مي گويي, نه براي من…
——————————
كلي خوش و خرم ام. عيد داره مياد. خونه تكوني اصلا نكردم. ولي خودم كلي خوشحالم. اصل كار هم همينه ديگه. خونه تكوني كيلويي چند؟
كاري كه فكر مي كردم دو ساعت طول بكشه نيم ساعته تموم شد. دارم بشكن مي زنم!!!!
واي كه عيد چقدر خاطره داره. چقدر به همه ي اين مليت ها پز مي دم كه عيد ما درست با شروع بهار مياد.
خدا كنه سال آينده براي ايران سال خوبي باشه. خدا كنه از سال قبل خيلي بهتر باشه. خدا كنه زلزله نياد, خدا كنه كسي حكم اعدام و شكنجه نگيره, خدا كنه همه ي آدم هاي بد امسال خوب بشند. خدا كنه همه هر چيزي كه براشون خوب هست اتفاق بيفته….هر چيزي…
و تمام اين حال و هوا به خاطر كارت تبريك دوست خوبي بود كه وسط ساعت نهار براي من موزيك عيد مون رو پخش كرد. مرسي دوستم. مرسي.
دوستتون دارم, خوش بگذره, به اميد ديدار
March 15th, 2004 at 1:47 pm
happy norooz
lovely girl …i like the smell of Norooz too…
March 15th, 2004 at 1:48 pm
happy norooz
lovely girl …i like the smell of Norooz too…
March 15th, 2004 at 2:15 pm
من ب
زرگترم ها
روز بعد از عيد مي نشينم خانه تا بيايي عيد ديدني!!
خواستم به تو و وحيد سلا
م كنم
ليلاي ليلي
March 15th, 2004 at 3:34 pm
عید رو
به تو و وحید خان تبریک می گم.. همچنان عاشق باش و شاد و سر زنده .. امیدوارم در سال دیگه یه پ
ارتنر خوب برای رقص پیدا کنی:))
March 16th, 2004 at 1:10 am
من هم اميدوارم. و خوشحالم
كه خوشحالي