سكوت زنده
کت بالوی متفکر April 14th, 2004امروز كسي رو ديدم كه به نظرم مياد آينه ي خودم حدود 6 سال پيش است. كم تجربه و نيازمند يه كسي كه دوستش داشته باشه و دستش رو بگيره و اشتباهاتش رو ناديده بگيره.
يواش يواش دارم به لحظه هاي بي تابي مي رسم. كشش به سمت خونه. به سمت زندگي خودم.
فرصت ها كوتاهند و دوست داشتني ها بسيار. خو كرده ها من رو به طرف خودشون مي كشند.
مهم ترين دلايلي كه به خاطرشون اينجا هستم هنوز كامل پاسخ گفته نشده اند.
مشكل اساسي اينه كه به نوعي خود آگاهي رسيده ام كه آزارم مي ده. اين كه دليل هر كار رو بدوني و از روي غريزه رفتار كردن رو ترك كني, و به سمت خود آگاهي بيشتر قدم برداري واقعا آزارنده است.
خود داري آزارنده است. به عبارتي وقتي خودت حريف خودت نشي, و خودت حريف ديگران نشي.
يا وقتي ببيني كاري نمي توني براي كسي بكني. توانش رو نداري, و آرزو كني كه كاش مي تونستي..
كاش…
———
بيشتر از هر چيز موضوع “سكوت زنده” فكرم رو به خودش مشغول كرده. محمد جواد عزيز در مورد اثري به نام “سكوت زنده” بهم گفت. دارم فكر مي كنم چطور مي شه سكوت زنده نبود. چطور مي شه جرات و فضاي گفتن پيدا كرد. سكوت زنده از چيزهايي هست كه فكر مي كنم تا مدت ها به يادم بمونه.
دوستتون دارم, خوش بگذره, به اميد ديدار
April 14th, 2004 at 3:14 pm
🙂
April 14th, 2004 at 3:44 pm
سلام کتی جان، من گفتم سکون زنده، … حالتِ بی حالتی، مکانِ بی مکان، جای بی جا، تجره هیچ چ
جیز بودن، و همه چیز بودن، وابسته نبودن به شرایط و وابسته به هویت های تغییر پذیر نبودن،
… اینها شاید از نتایجش باشه یه بخشش… کتابِ تمرین نیروی حال رو بخون، و همینطور کتاب راه
هنرمند از جولیا کامرون… قبل از اینا هم شفای کودک درون از جولیا کامرون .. و کتاب نیمه تا
ریک وجود از دبی فورد… همه شون در تهران موجود هستند… البته در مورد اون وضعیت در این کت
April 14th, 2004 at 4:21 pm
كتبالوى عزيز!
گاهى
فكر مى كنم چقدر سخت مى گيرى! اينقدر نبايد سخت گرفت… بذار زنده گى مثل يه رود درت جريان پ
يدا كنه… سخت نگير نازنين!
April 14th, 2004 at 5:27 pm
اميدوارم كه تا
حالا خوش گذشته باشه
مست باده عشق باشي سرخ سرخ
April 14th, 2004 at 7:19 pm
سلام بر
كتي و گل آقاي عزيز،
سپاس از پيام پرمهرتون، واقعاً دلگرم كننده بود. مخصوصاً دست به عصا
نوشتن گل آقا كه خيلي حال داد. كتي جان، ببخش كه نگرانت كردم، من همچنان سالم و سرپام، اينا
از اثرات همون مقام امن و مي بي غشه. درضمن، من كه نمي تونم بيام اونجا، ولي شما كه جهان او
لي محسوب مي شين و اجازه’ سفر دارين حتماً بايد بيآين پيش ما. شاد و سرخوش باشين.