گوشوار
ماجراهای کت بالو و خودش July 11th, 2004با زیباترین گوشوارهایم
در میان یک یک درخت ها ی به بار نشسته
و در میان شاخه های انبوه
و میوه های ریز سرخ
بر بالای نردبام های تکیه زده بر شاخه ها
از میان تمام زنان و مردان بالای پلکان
تنها اسم تو را فریاد می زنم
تو را می یابم
غافل
شیفته, زیر تلالو خورشید
میان سرخ رویان دلپذیر
که در مشت می فشاری شان با اشتیاق
و با ولع به دندان شان می گزی
صد صد..
فریاد می کنم
از چه رو فراموشم کرده ای؟
گوشوارهای سرخم را بنگر
زیباست…
——————–
این چرت و پرت های این بالا یعنی این که دیروز رفتیم با گل آقا و دوستان به گیلاس و آلبالو چینی. گل آقا رفت بالای نردبون!! که گیلاس و آلبالوی بیشتر بچینه. من رفتم گیلاس و آلبالوی به هم پیوسته پیدا کنم آویزون گوش هام کنم که گوشواره درست شه!! برگشتم گل آقا رو گمش کرده بودم. یه عالمه چرخیدم و بالای همه ی نردبون ها رو نگاه کردم تا آخر سر پیداش کردم. داشت دولپی گیلاس می خورد و سبد رو هم پر می کرد. بهش گفتم گوشواره هام رو نگاه کن!!!!
همین..
دوستتون دارم, خوش بگذره, به امید دیدار
پیوست: به پیشنهاد هاله عزیز این قسمت به شعر اضافه شد:
که در مشت می فشاری شان با اشتیاق
و با ولع به دندان شان می گزی
صد صد..
July 11th, 2004 at 11:21 am
سلام کتی جان. باید بگم یه کم بی ذوقی! چه
July 11th, 2004 at 1:22 pm
مثل اينكه خواننده هاي
خنگي مثل من باعث شده زير هر شعري كه مينويسي يه توضيحم بدي!!!امان از خواننده هاي اي كيو ب
July 11th, 2004 at 1:23 pm
راستي ها هاله راست مي
July 11th, 2004 at 2:02 pm
هاهاها…بامزه بود . شعر با توضيح هم ظاه
July 11th, 2004 at 4:25 pm
سلام خ
July 11th, 2004 at 8:29 pm
نوشته هاي قشنگي بودن…نميدونم چط
وري سر از اينجا در اوردم…تمام اون ها رو خوندم…امشب اصلا حال عجيبي دارم…اصلا من چرا د
ارم اين چيزها رو مينويسم…پاشدم رفتم تا پاركي كه خيلي نزديك خونه مون هم نبود دوتا سيگا
ر هم كشيدم و برگشتم…من دلم هواي خونه و مادرم رو كرده…دوباره صفحه شما روي كامپيوترم كه
خاموشش نكرده بودم هست…من اينجا چيكار ميكنم..وقتي اي دل به گيسوي پريشون رسيدي خودتو نگه
دار…ديگه عاشق شدن فايد…اصلا ول كن..صبح بايد بلند شم برم سركار…فايده نداره..فايده ند..ه
July 12th, 2004 at 12:26 am
تا توضيح رو نخو
نده بودم بنظرم خيلي زيبا اومد ، اما …
اما زيبا بود با توضيح و بي توضيح!
مست باده
عشق باشيد سرخ سرخ
July 12th, 2004 at 1:31 am
خیلی قشنگ می خونی
کتانه جان خیلی قشنگ …
July 12th, 2004 at 3:58 am
من عاشق اين آهنگ كتانه كتانه هستم. 🙂
July 12th, 2004 at 7:10 am
به به! هم به شعر هم به
آلبالو.
July 12th, 2004 at 12:25 pm
ميشه لطفا بگيد از كجا آلبالو پيدا كرديد؟
براي يكي از بستگان باردارمان مي پرسم. ممنون ميشوم آدرس اين مكان را اينجا بنويسيد. آيا و
اقعا آلبالو بوده؟
July 12th, 2004 at 12:36 pm
نورا جان
اگر تو تونتو هستين مي تونين يه
سر به Fruitland بزنين. جاده ناياگارا فالز. بعد از پل. خروجي 83. از اونجا به بعد تابلو ها راهنم
July 12th, 2004 at 3:20 pm
سلام و
سلام و درود و باز هم درود. اين آلبالو ها واقعا آلبالو نيستند. بهشان ميگويند گيلاس ترش. ا
ز بيرون قرمز هستند ولي به سرخي آلبالو نيستند. داخلشان هم سفيد است و مثل آلبالو خوني ن
يست. ولي مزه آلبالوي خودمان را دارند. متاسفانه اين گيلاس ترشها براي تلخي درست كردن زياد
خوب نيستند ولي براي خوردن, با كمي نمك… به به…
براي تلخي فقط و فقط آلبالوي ايران… مقد
اري شكر… كمي دارچين… سه ماه وقت. نوش جان.