مژدگاني بده اي خلوتي نافه گشاي
حکایت های خانواده کت بالو September 2nd, 2004داداش كوچولو قبول شد. ۱۰ نفر احتياج بود. شد بين چهارتاي اول به نفع جيب مامان و بابا. بي شهريه مي پره توي دانشگاه واسه ي ادامه ي تحصيل. آخه رشته هه پوليه استثنائا.
فسقلي..
دوستتون دارم, خوش بگذره, به اميدديدار
September 2nd, 2004 at 10:17 am
به به..مباركا باشه. خانواده دسته جمعي باه
وش و استعدادن ها.
September 2nd, 2004 at 10:34 am
🙂
September 2nd, 2004 at 10:37 am
كتي جان منم تبريك مي گم. داداشيت با اون پشت
كاري كه داره معلوم بود كه قبول مي شد.
September 2nd, 2004 at 1:28 pm
تبريك 🙂
September 2nd, 2004 at 1:59 pm
مبارکه
September 2nd, 2004 at 2:37 pm
تبريک به شما و داداش کوچو
لو تون
September 2nd, 2004 at 2:50 pm
منم يه ميليون تبريك …
September 2nd, 2004 at 3:44 pm
براوو..آفرين ..مباركه..يه شيريني حسابي ط
لب ما.
September 3rd, 2004 at 5:27 am
مباركه (-: ش
يريني حالا از كي بگيرم؟ از دوستت ؟ (-;
September 3rd, 2004 at 6:43 am
سلام و مبارکه . به کیان هم تبریک بگو . راستی ایران نباید باشه مگه نه ؟
September 3rd, 2004 at 10:47 am
آفرين. پ
شتكار كه داشته باشی همين است. اميدواريم موفق تر هم بشود.
September 3rd, 2004 at 4:03 pm
تبريك مي گم. خبر خيلي خوبيه هميشه شاد باشي .