مكاشفه ي كت بالو !!!
کت بالوی متفکر October 13th, 2004دو تا چيز رو توي زندگيم كشف كردم:
۱) اگه كاري رو دوست نداري كه انجام بدي, بهترين راهش اينه كه يهو تصميم بگيري و قبل از اين كه خودت بفهمي چي شده با كله شيرجه بزني توش و خودت رو حسابي توش غرق كني. بله…همين الان دارم مي رم كه تندي كارهاي مورد علاقه ام رو تموم كنم و شيرجه بزنم توي يه كار نخواستني. بايد با كله برم توي داكيومنت هاي تازه تهيه شده توسط افراد تيم و بر مبناي مدل اونها داكيومنت هام رو تهيه كنم. از همه ي تيم عقب ترم. بديش اينه كه تا آخر ماه بايد تموم بشه و من فكر كنم اگه شبانه روزي كار كنم بتونم نصف كارهايي كه كرده ام رو داكيومنت كنم!!!! دومين كاري كه ازش متنفرم تهيه ي رزومه و خلاصه ي كاريه. اين يكي رو راست راستي هفت هشت ماهه كه عقب انداختم. خجالت داره؟ خوب بله. مي دونم. اين يكي رو هم مي خوام آخر هفته انجام بدم. البته اين چهل و چندمين آخر هفته ايه كه مي خوام روي رزومه ام كار كنم!!!!
ولي حالا به من بگن شروع كن يه چيزي رو بخون و ياد بگير و امتحان بده. آي كيف مي كنم, آي كيف مي كنم. يا بهم بگن يه كتابي رو بخون, يا شعر بخون, يا وبلاگ بنويس, يا يه درسي رو شروع كن يا درس بده يا…خلاصه كه انجام كار برام سخت نيست, حتي توضيح چگونگي انجامش رو هم دوست دارم. اما نوشتن چگونگي انجامش و ليست كردن كارهاي انجام شده برام سخته.
۲) ممارست در هر كاري معجزه مي كنه.تقريبا اصلا مهم نيست كه هوش و استعداد داشته باشي يا نه.ولي همين كه كاري رو تصميم گرفتي كه انجام بدي, شروع كن. روزانه يا هفتگي وقت روش بگذار. بهش فكر كن.باز هم بهش فكر كن. نمي خواد به خودت سخت بگيري و…بعد از يه سال مي بيني كه چقدر فرق كرده و…آخر عمرت كه مي رسه (انشالله بعد از صد هزار سال) مي بيني كه چقدر از زندگيت راضي بوده اي.
تنها مشكل اينه كه آدم براي انجام كارهايي كه توي برنامه اش هستند فقط همين يه عمر رو فرصت داره. معمولا قبل از اين كه آدم از زندگي سير بشه, زندگي سنگين و رنگين دست و پاش رو جمع مي كنه و خداحافظي مي كنه. بعدش هم كه خدا مي دونه چه اتفاقي مي افته. اميدوارم كه مردگي هم يه چيزي شبيه همين زندگي باشه. گاسم لذتبخش تر, و بشه در طول مدت مردگي هم به انجام كارهاي مورد علاقه و لذتبخش پرداخت.
دوستتون دارم, خوش بگذره, به اميد ديدار
پيوست: سري هم به اين لينك بزنيد. امروز تازه ديدمش.به نظرم خيلي جالب بود. فكر كنم همه بايد تا حالا ديده باشينش. اگه شما هم مثل من از قافله عقبين تا ديرتر نشده بفرماييد يه نگاه بندازين..
October 13th, 2004 at 12:18 pm
شيرجه … شبيه شيرجوجه … شيرسير …
October 13th, 2004 at 12:57 pm
مي شه بگي “گاسم” يعني چه؟
——————
گاسم در گويش قمي و بعضي شهرستان هاي ديگه به معني “شايد” يا “شايد هم” هست.
October 13th, 2004 at 5:29 pm
man ping mikonam ama nemidoonam elate inke nemishe chie !
October 13th, 2004 at 11:04 pm
يه راهش هم اينه كه چيزايي كه دوست نداري رو دوست داشته باشي !!
October 14th, 2004 at 12:22 am
سلام سلام خوشگل خانم.
منم دو سالیه به رزومه ام دست نزدم – البته روشی که سالهاست دارم اینه که یه ورد داکیومنت دارم که رو پروژه هائی که کار میکنم و اطلاعات مربوط بهش رو توش میذارم – اونوقت وقتی رزومه آپدیت میشه هر چی لازم دارم دم دسته و هی نباید فکر کنم.
این لینک گویا هم خیلی جالب بود. من بازم نفهمیدم … این آقای راشدان طرفدار اصلاح طلبهاست یا نه؟