حكم سنگسار
دستهبندی نشده December 17th, 2004خبر حكم سنگسار رو مي خونم. حالم حسابي گرفته مي شه. مي رم توي يكي دو تا سايت كه فعاليت مي كنند براي ملغي شدن حكم, بهتر ميشم. مي رم توي يه سايت ديگه, پر از لعن و نفرين به عالم و آدم. دو دل مي شم و شك مي كنم به سادگي خودم. حسابي به هم مي ريزم.
————
مهم نيست دست كي با دست چه كساني توي يك كاسه است. مهم نيست كي به چه انگيزه اي داره چه جور فعاليتي مي كنه. مهم نيست هر كسي در چه حدي داره تلاش مي كنه, يا اصلا تلاش مي كنه يا نمي كنه. اين به اختيار هر كسيه. مهم نيست آدم هايي كه دارن هر جوري, كم يا زياد تلاش مي كنند خوشبخت هستند يا بدبخت, داراي عقده يا بي عقده, سرتا پا ايراد يا داراي حسن پري. مهم نيست نيت هر كس در اين حركت چيه. صادق هست يا سر تا پا دروغه.
مهم فقط يك چيزه. كسي يا كساني هستند كه به هر جرمي قراره سنگسار بشند. يعني تا سينه فرو بشند توي خاك و سنگ به سمتشون پرتاب بشه اينقدر كه جون بكنند و بميرند.
اين از بدترين و وحشيانه ترين انواع مرگ و زجر كش شدنه.
من , يا من هاي نوعي, نه قهرمان هستيم, نه سوپرمن, نه مدافع حقوق بشر, نه حتي شجاع.
من اينجا نشسته ام. خبر رو مي خونم. حالم بد مي شه. واقعا بد مي شه. فيلم ها و عكس هاي سنگسار هاي قبلي رو نگاه نمي كنم, چون تحملش رو ندارم.
فقط نمي خوام, از ته دل نمي خوام اين اتفاق حتي براي دشمنم بيفته.
دوست دارم كاري بكنم. در حد انسانيت ام. انسانيت و هميت من در اين حده كه مخالفت خودم رو از همين جا اعلام كنم. يكي دوساعتي وقت بگذارم. امضا يا ايميلي اگه لازم هست از خودم به جا بگذارم. بعد هم برم سراغ زندگي خودم و زندگي عادي ام رو ادامه بدم. ناراحت و نگران, اما نه بدبخت.
بيشتر از اين نيستم. قهرمان نيستم. شزن يا سوپرمن نيستم. شجاع هم نيستم. زندگي خودم هم از همه چيز برام مهم تره. خلاصه يك آدم معمولي هستم. بيش از حد تصور معمولي.
متاثر مي شم, غمگين و نگران مي شم. براي مدتي حالم بد مي شه. ولي بدبخت نمي شم. احساس بدبختي نمي كنم. و اونقدر هم انسان و از خود گذشته و خارق العاده نيستم كه سينه سپر كنم و برم ايران و جلوي بقيه ي جنايت ها رو بگيرم.
از نظر خيلي ها تا وقتي خودت رو براي مقصودت به خطر يا به سختي نندازي, كارت ارزشمند نيست.
اهميتي هم نداره.
مهم فقط اينه: يك نفر دارد كه مي ميرد…
اگه هر كسي مي تونه, اگه هر كسي مي خواد, هر طوري كه مي تونه,در حد انسانيت و شجاعت و دانايي اش, هر طوري كه دوست داره, جلوش رو بگيره.
همين…
دوستتون دارم, خوش بگذره, به اميد ديدار
December 17th, 2004 at 8:19 pm
عزيز من فكر مي كنم با توجه به موارد مشابه قبل كه مسئله در سايتها و وبلاگها منعكس شد و حكم برگشت اين بار هم به همين شكل پيش بره. البته اميدوارم. به هرحال نظام ايران هم خوشبختانه زياد اهل هزينه دادن بيهوده نيست.
December 18th, 2004 at 2:19 am
🙁
December 18th, 2004 at 7:10 am
kheili sAdeghAne neveshti…..manam mesle tu…hamin ehsAs ro daram
December 18th, 2004 at 8:52 am
سلام من هم امیدوارم این حکم هم برگرده
اما مو ضوعی که مهم است این که با درست کردن پتیشن و این چیزها جلوی چند تا از این حکمها را میشه گرفت .