مي شه يه جوونمردي, مسلمون با كمالاتي, اهل كتابي, دستي از آستين بيرون بياره. يه چرخي اين زير بزنه, واسه ماي بيسوات معني اين كلمه هاي قلمبه و سلمبه رو بنويسه يا كه از فرهنگ معين و دهخداي زنده ياد پيدا بكنه, يا كه يه لينكي به دايره ي معارف بده, كه ديگه اين كتبالوي كمينه زحمت دوستان نده:

خاج پرست
نروك
تخر خر
عوج بن عنق (به نظرم اين يه آدمي بوده. منتها نمي شناسمش).
وضنت (شايد هم و حرف ربطه و لغت فقط ضنت است!!)
جبلت
قنازه

ولله يه ۶ صفحه از ۶۶ صفحه ي توپ مرواري صادق هدايت رو خوندم,‌نصف لغت ها رو بلد نبودم!!! حالا كو تا زبون مادري خودم رو ياد بگيرم. چه رسد به زبون اين زبون نفهم هاي ينگه دنيايي. عجب دلم خوش بود تا حالا.

دوستتون دارم, خوش بگذره, به اميد ديدار