مرهم
دستهبندی نشده February 12th, 2005پسرک نشسته بود روی پشتی نیمکت پارک. دخترک جلوی پاش, روی نیمکت نشسته بود. ناآروم بود و همین طور که پسرک حرف می زد, دخترک هم ثانیه به ثانیه تکون می خورد. بلند می شد و می نشست.
بیست و یکی دو سال بیشتر نداشتند.
پسرک می گفت: من خیلی فکر کردم, پنجاه هزار تومان در ماه می تونه یه زندگی رو بچرخونه. به خصوص اگه پایین خونه ی پدری من زندگی کنیم که اجاره هم ندیم.
دخترک می گفت: پس هدفمون رو بگذاریم این که ماهی پنجاه هزار تومان در آمد داشته باشیم.
همون سال برای اولین بار دخترک از کسی هدیه ی والنتاین گرفت.
پنج سال از اون روز گذشت تا دخترک و پسرک باهم ازدواج کردند.
و حالا بیش از پنج سال از ازدواج دخترک و پسرک می گذره.
—
به هدف اولمون که نگاه می کنم حس شادی عجیبی توی تنم میاد.
ده سال پیش ماهی پنجاه هزار تومان تا تحقق اولین رویاهام فاصله داشتم.
امروز, تمام رویاهام اینجان.
امروز دخترک و پسرک درست وسط رویاها نشسته اند.
گرچه که هنوز زوده, ولی مهم نیست.
والنتاین مبارک.
—
و این…برای تمام کسانی که دوستشون دارم. تمام کسانی که روزهایی که مرهمی نیاز داشتم, حضور شون و دوستی شون رو لمس کردم.
دوستتون دارم, خوش بگذره, به امید دیدار
February 12th, 2005 at 10:55 am
هميشه خوشبخت و شاد باشيد
February 12th, 2005 at 1:21 pm
بر شما هم فرخنده باد!
February 12th, 2005 at 2:15 pm
تبريكات…حسابي…ميدوني…هر كسي به روياهاش و هدفش نميرسه..خوشحالم كه شما موفق شدين…خوش باشي!
February 12th, 2005 at 2:29 pm
سالگردتون مبارك
February 12th, 2005 at 2:30 pm
در هر حال اميدوارم مثل اولين روزه ازدواج هميشه شاد باشين
February 12th, 2005 at 6:04 pm
سلامي به گرمي روز اول آشنايي
تبريكي به گرمي روز اول آشنايي
به قول خودت كت بالو ممكنه زود باشه ولي مهم نيست.
كت بالو و گل آقاي مهربون تبريك صميمانه من رو بپذيريد.
هر روزتون همچون والنتاين سرخ سرخ عشق و سبز سبز زندگي باشه هميشه.
هميشه سرشار از عشق و تندرست باشيد هميشه
February 13th, 2005 at 5:40 am
اول از همه سالگردش مبارك. دوما. خيلي خوبه كه ادم به روياهاش برسه مگه نه؟
February 13th, 2005 at 6:44 am
خيلي مبارك كتي جون
February 13th, 2005 at 11:18 am
رويا هاتون پايدار