انتهای باغچه
کت بالوی متفکر May 3rd, 2005من همیشه به شقایق هایی فکر می کنم
که هرگز در این خاک شکوفا نخواهند شد
و من همیشه در انتهای باغچه ها
پژمرده، پژمرده، پژمرده می شوم
من همیشه به شقایق هایی فکر می کنم
که هرگز در این خاک شکوفا نخواهند شد
و من همیشه در انتهای باغچه ها
پژمرده، پژمرده، پژمرده می شوم
May 3rd, 2005 at 11:54 pm
شقایقها شکفته اند انتهای
باغچه یک مقدار دور است . امیدوار باش . بدرود
May 3rd, 2005 at 11:58 pm
سلام………هوممممممممم………ببين دوست جون مط
لب قبليت باحال بود………خوبي؟
May 4th, 2005 at 11:08 am
شقايق كوچك باغچه…پژمرده چرا؟
May 4th, 2005 at 11:43 am
دوست دارم بدونم چطور شد كه مسيحيت و فرقه پروتستان رو انتخاب كردي؟