چل تكه
دستهبندی نشده March 7th, 2006عجيب كيف مي كنم كارم كه كمتر مي شه. جوري كه به تمامش مي رسم وقتي از نه صبح تا پنج عصر كار مي كنم!
الان اينجوريه, تا يه هفته اي هم همينجور مي مونه!
—
مارتين تسويي (همون كه فالم رو گرفت!) براي تولد دختر كوچولوش يه سگ فسقلي خريد. حالا سگه شنبه اي در كمتر از يه هفته مرده! دختر كوچولو هم كلي افسرده و غصه داره, و مي گه غير از همون سگه هيچ سگ ديگه اي نمي خواد.
به مارتين تسويي گفتم حالا كه پول سگ قبليه رو از فروشنده پس گرفته براي دخترك يه سگ ديگه بخره. گفت اخه همون قبلي رو مي خواد. گفتم مسلما يادش مي ره قبلي رو. گفت نه, دخترم يادش نمي ره. گفتم دخترت سگه رو كه هيچي, خودت رو هم يادش مي ره اگه يه بهترت رو داشته باشه!!!
براي دومين بار در زندگيم ديدم كه مارتين تسويي به شكل يه علامت تعجب گنده در اومد! گلن هم گفت كه دقيقا همين رو در مورد سگه به مارتين گفته بوده و در مورد بخش بعدي حرفم هم با من موافقه. مارك فقط خنديد و گفت كتي مي گه اگه كسي اسباب بازي جديد داشته باشه اسباب بازي قبلي رو يادش مي ره. گفتم نه لزوما اين كه اسباب بازي جديد حتما احتياج باشه, ولي آدم كلا فراموش مي كنه.
آخه دختر بچه ي چهار ساله چرا بايد براي هميشه ي زندگيش يه سگ فسقلي رو به ياد داشته باشه. سگه ديگه, نوح كه نيست استغفرلله. دختر بچه ي چهار ساله هم بايد اين رو بفهمه.
اگه نمي شه از دست دادن چيزي يا كسي رو تحمل كرد, داشتن اش حسابي سخته! مارتين هم بايد اين رو در مورد دخترش يادش باشه.
—
چه حسي پيدا مي كنه آدم, اگه احساس كنه كسي از كارهاش يا دست كم بعضي كارهاش خوشش نمياد!! يا اين حس بهش القا بشه كه خودش نيست, يا كارهاش مسخره و غير عادي هستن.
چه حسي پيدا مي كنه آدم, اگه احساس كنه چيزي رو نداره, كه هرگز نقشي در نداشتن اش نداشته, و هرگز هم نمي تونه به دستش بياره!
هر دو در حالتي مهم هستن كه آدم براشون اهميت قائل بشه.
يه جورايي ياد مترسك مي افتم. خودش به خودي خود ترسناك نيست, تصوير و آينه ي ترس و ضعف و ناداني گنجشك كوچولو هست. وگرنه هيچ عقابي از مترسك نمي ترسه!
فرق مترسك و تفنگ رو چطور مي شه تشخيص داد, و چطور مي شه براي هيچ كدوم تره هم خرد نكرد, گاهي وقت ها هرگز در طول عمر آدم ميسر نمي شه.
—
مارتين خره از سفر قندهار برگشته. دو ماه و نيم مسافرت بود. هند و تايلند. تفاوتي كه كرده, ريش گذاشته!!! پرسيد بي ريش بهتر بود يا حالا با ريش, روم نشد بگم با ريش مزخرفه! گفتم ولله جفتش مثل هم هستن!
مارتين اصلا خوش قيافه نيست. فقط حسابي قد بلنده و چهار شونه!
—
خوبه اسم اين پست رو بگذارم مارتين هاي چل تكه!!!!
دوستتون دارم, خوش بگذره, به اميد ديدار
March 7th, 2006 at 2:25 pm
خوبه خودت مي گي دختر بچه ي چهار ساله. زن چهل ساله نيست كه بفهمه بابا. بگذريم كه زن چهل ساله هم گاهي وقت ها ممكنه نفهمه. چه توقعاتي داري تو كتبالو خانم.
March 8th, 2006 at 5:40 am
روز زن بر تو مبارك عزيزم.