رژه ی همجنس گرا ها در روسیه به خشونت کشیده شد.
آقای شهردار فرمودن که تا زمانی که ایشون شهردار باشن اجازه ی همچین بی ناموسی هایی به کسی نمی دن!
گاهی وقتا فکر می کنم روح مشقاسم در جسم جمعیت بی شماری از اهالی کره ی خاکی حلول کرده!

به حق نشناسی من هیچ کسی در دنیا وجود نداره. به دلایلی که خودم می دونم.

هشت ساعت تمام روی یه نصفه صندلی عین خرچنگ نشسته بودم!
دست چپی یه خانم مسن هفتاد و هشت ساله بود که به قول خودش استخون بندی خیلی درشتی داشت. دست راستی یه خانم دیگه بود با بچه ی یکسال و دوماهه اش که بهش صندلی ردیف جلو یا کنار نداده بودن!
خانوم دست چپی حدود یک چهارمش (شامل شونه تا انتهای انگشتان دست راستش) توی صندلی من بود. خانم دست راستی هم باید بچه رو شیر میداد و می خوابوند و سر و گردن بچه و سینه ی سمت چپ خانومه توی صندلی من بود!
خدا هر سه شون رو حفظ کنه. ولی نتیجه این شد که درست عین گوشت کوبیده به مقصد رسیدم!!!!
کسانی که صندلی قسمت می کنن یه ذره هم ذوق و سلیقه ندارن. یا شایدم دارن ولی قوه ی طنزشون به ذوق و سلیقه می چربه.

هورا…شنل هری پاتر تا پنج سال دیگر به بازار خواهد آمد!
بفرمایید. این آقا دانشمند مشنگه (ترجمه ی ماگل کتاب هری پاتر) میگه تا پنج سال دیگه می شه همچین چیزی درست کنه و خودش رو نامرئی کنه!!!
ولی عجب چیز باحالی میشه. جون می ده واسه جاسوسی! یا ….البته نه که من بخوام این کار رو بکنم ها…ولی خوب…واسه چیز..یعنی دید زدن خونه ی ملتین هم چیز باحالیه!!
—-
باحال…خانم نخست وزیر کامبوج از سرویس های نسل جدید موبایل خوشش نمیاد. چون یه سری از گوشی ها کیفیت تصویر خیلی خوب دارن, و بنابراین کاربرها روی اونها پورنوگرافی نگاه می کنن. بنابراین این خانوم و همسر یه سری دیگه از اعضای بلند پایه ی کشور کامبوج به نخست وزیر شکایت کردن که اینها باعث به خطر افتادن اخلاقیات در جامعه می شه! و….(آقایونی که ادعای زذ بودن دارن توجه بفرمایند لطفا)..نخست وزیر کامبوج این تلفن ها و سرویس ها رو در کشور ممنوع کردن!
اگه فردا پس فردا خبر ترور جمعی همسران سران کامبوج توی خبرها منتشر شد تعجب نکنین خلاصه!
از من اگه بپرسین می گم مشکل اخلاقیات نیست. حسادت است و بس.

عجب دستپختی پیدا کرده شوهره!! یک پلو خورش قیمه ای توی یخچال بود که نگو و نپرس! کیف دنیا رو کردم.

می ترسم. دیرم شده. و بدتر از همه این که بیشتر از ده سال, گاسم بیست سال هست که همینطور هی می ترسم, و همینطوری هی فکر می کنم که دیرم شده!
خیلی چیزها معلول یک علت بیرونی نیست. توی خود آدمه! تحت هیچ شرایطی هم عوض نمی شه. آدمی از نو بباید ساخت!

از روی ساعت و تاریخ تولد بهم گفتن: خصوصیات مذکر خیلی زیاد داری. کارت با آدم های مذکره(!) با شوهرت خیلی متفاوت هستی ولی ازش جدا نشو. اگه بچه ی اول رو به دنیا آوردی دومی رو هم حتما به دنیا بیار. برادرت خیلی عاطفیه و خیلی باهوش. خودت به شدت منطقی هستی.مدیر خوبی می شی. شبانه روزی در حال کار و تلاش هستی, تقریبا تو مایه های خودکشی! اصلا و ابدا زن خونه نیستی. به خودت فشار نیار. امسال و سال آینده معضل مالی خواهی داشت. در این دوره ی زندگیت (یه جورایی تناسخ هدفدار در زندگی رو قبول داشتن) شکست عاطفی داری و ونوس وجودت شکل می گیره (ای بر باعث و بانی اش لعنت!). سال دوهزار و دو برات سخت بوده.نگرانی و تلاش زیاد و مسئولیت. سال دوهزار و یازده هم توی همون مایه ها خواهد بود!
خلاصه بالاخره خودم رو به وصال شبه پیشگو رسوندم! خدا عمر و عزتش بده. دخترک نازنینی بود.

دوستتون دارم, خوش بگذره, به امید دیدار