ايران و آمريكا
دستهبندی نشده June 14th, 2006هممم…باحال…تازگي, مهم نيست تجمع چي باشه. هر چيزي به غير از تجمع بيست و دوم بهمن به خشونت كشيده مي شه.
مثلا اين كه يه عده خانوم برن وسط ميدون بيست و پنج شهريور, خواستار برابري حقوق بشن!
ولله هر چي فكر مي كنم نمي فهمم واسه چي بايد تجمع به خشونت كشيده بشه.
—
حكومت هاي ايران و آمريكا يه جورايي با هم همزمان حركت مي كنن و يه جورايي شبيهن كه براي من تعقيبشون حسابي جالبه.
فشار روي دولت بوش هست براي اين كه كمپ هاي زندان در گوانتانامو رو ببنده. سه تا خودكشي آخر اين هفته اتفاق افتاده.
صبح توي راديو با آقايي مصاحبه مي كردن كه دو سال از عمرش رو توي اين كمپ ها گذرونده بود. در مورد شكنجه هاي هر روزه مي گفت, و در مورد اين كه نهايتا هيچ اتهامي بهش وارد نبوده و بعد از دو سال شكنجه ي مداوم, آزادش كرده ن.
جالبتر از همه اسم بالاي گزارش بود. يه خانم ايراني.
—
جالبتر از اين ها باز هم خبري بود كه توي روزنامه ي كيهان يا اطلاعات دي ماه پنجاه و هفت, نسخه ي اريجينال ديدم. آمريكا اعتقاد داره كه موندن شاه در ايران به صلاح سياست هاي فعلي نيست!!!!
و جالبتر, چيزهايي كه از شاهدين دست اول حوادث مختلف شنيدم, و به دليل فضاي آزاد فعلي قابل بازگو كردن نيست!!!
—
از اين ها جالبتر اين كه اين پسرك محترم ديروزي, رايان, اسم احمدي نژاد رو هم نشنيده بود, ولي از برنامه هاي هسته اي ايران خبر داشت!!! گاهي وقت ها فكر مي كنم مردم نقاط مركزي آمريكا از پشت كوه اومده ان. تازه اين مهندسه, جوونه, و نسبت به راستي هاي اون مناطق حسابي چپيه.
مردم كشورهاي مختلف زيادي شبيه هم هستن. به همچنين چپي ها و راستي هاي كشورهاي مختلف.
از زيباترين بحث هاي دنيا, تاريخ و علوم سياسي ست. بعد از رقص و تاريخ رقص و زبانشناسي, مي رم سراغ اين دو تا!!!!
—
باز هم تاسف انگيز اين كه در زماني كه آزمايش دي ان اي شروع شده, تعداد خيلي زيادي زنداني (توي مايه هاي دويست و پنجاه نفر اينجورا تا جايي كه يادمه), كه به اتهام هاي مختلف توي زندانهاي آمريكا بوده ان, و داشته ان مي رفته ان پاي اعدام, بي گناهي شون اثبات شده و رها شده ان!!!! وحشتناكه آمار جنايت هايي كه ما فرزندان “ادم” سال ها و سال ها به اسم عدالت, يا بي عدالتي مرتكب شده ايم.
و باز هم سوال هميشگي…مرز آدم و حيوان كجاست!؟
دوستتون دارم, خوش بگذره, به اميد ديدار
June 15th, 2006 at 7:45 am
سلام.از امروز اين وبلاگ رو هم مي خونم .سلام
June 15th, 2006 at 7:55 am
اين رو نياز داشتم : “اولش مامانم كه بهم گفت هيچ وقت سعي نكن چيزي رو كه كسي ازت مخفي كرده پيدا كني و بفهمي. احتمالا اون چيز بيشتر از هر كسي به خودت لطمه مي زنه و خودت رو آزار مي ده. دوميش نصيحت يه پدر به دخترش: حواست به كار خودت باشه. اوليش توي زندگي خصوصي,دوميش توي زندگي كاري, باعث نهايت آرامش داشتنه.” ممنون 🙂
June 15th, 2006 at 8:57 am
راستي ببينم امروز عشقت چه ميكنه :))