انتظار
دستهبندی نشده July 13th, 2006دهه ي بيست و سي دارن خيلي طول مي كشن. حس اش نيست ديگه.
نمي شه يه جوري, زودتر رفت دهه ي هفتاد و هشتاد؟ حتما بايد پنجاه شصت سالي منتظر شد؟
يه حس خفگي…اين همه انتظار…يا تكاپوي احمقانه ي هر روزه…براي چي؟
دوستتون دارم, خوش بگذره, به اميد ديدار