روزمره ی کتبالو
دستهبندی نشده December 20th, 2006شده تا حالا کاری رو بکنین فقط و فقط به خاطر این که به خودتون -و نه هیچ احدالناس دیگه- ثابت کنین جسارت انجامش رو داشتین. یا این که باز فقط به خودتون -و نه هیچ احدالناس دیگه- ثابت کنین ازش فرار نمی کردین؟
مهم نیست کاره چقدر کوچیک یا بزرگ بوده. می تونسته حرف زدن (یا حتی حرف نزدن) با یه نفر باشه. می تونسته یه پروژه ی گنده یا یه امتحان کوچولو یا رفتن به یه مهمونی یا شیرجه زدن توی یه استخر باشه. به همین سادگی.
خلاصه گاهی وقت ها واسه ی آدم خود اون کار مهم نیست و به خودی خود ارزشی نداره. خود آدمه که واسه خود آدم ارزش داره و یه قسمتی اش اثبات می شه.
گرچه…بدبختی…گاهی وقت ها بعدش آدم همچین از کاری که کرده پشیمون می شه که حد نداره. منتها به زمان هایی که آدم بعدش حس غرور و افتخار می گیردش می ارزه.
—-
یه حرفی که یه بار شنیدم هنوز توی گوشمه: سنسور هات رو قوی کن.
(احتیاط داره ها!!)
—
بعله…به خدمتتون عرض شود که اگه فکر کردین فقط و فقط اخبار بی ناموسی می شنویم اشتباه کردین.
این هم یه ناموسی اش.
یه آقاهه یه کتاب نوشته در مورد این که چطوری یه اسلحه قیافه ی جنگ رو عوض کرد. جریان اینه که:
کشورهای قدرتمند جنگ رو منتقل کردن به کشورهای جهان سوم. به این صورت که به جای این که مستقیم وارد جنگ بشن از طریق یه شخص ثالث این کار رو می کنن. مثل حمایت روسیه از ویتنام و از این قبیل.
حالا واسه راحت شدن کار یه اسلحه ای هم پیدا شد به اسم ای کی چهل و هفت که استفاده ازش خیلی راحته. تترق تترق تترق تترق و…بالاخره یکی می میره یا لااقل ناکار می شه.
خلاصه شهروند های عادی و حتی پسر بچه ها -و گاسم دختر بچه ها- می تونن به راحتی از این اسلحه استفاده کنن. بنابراین برای جنگ شهری و جنگ غیر حرفه ای ها بسیار مناسبه و بهتر از اون, وقتی نیرو کم بیاد بچه ها هم به راحتی می تونن وارد جنگ بشن.
سرباز های حرفه ای معمولا از این اسلحه استفاده نمی کنن. به این دلیل که فرضا در کانادا به سرباز یاد می دن که یه شلیک یه مرده. یعنی هدف اینه که تلفات به حد اقل برسه و شلیک هدفدار باشه.
آمریکایی ها هم در ارتششون از این اسلحه استفاده نمی کنن. دلیل اونها خیلی بامزه است. دلیل اینه که این اسلحه به عنوان اسلحه ی آدم بدها شناخته شده!!!!
تازه…گویا بن لادن (اگه درست فهمیده باشم) همیشه یکی از این اسلحه توی پس زمینه ی فیلم هاش هست! منتها دلیلش رو درست نفهمیدم. تا جایی که متوجه شدم ربطی به آدم بد بودنش نداره.
خلاصه..اغلب کشورهای دنیا گر و گر از این اسلحه درست می کنن. یه سری هم یه عالمه توی انبارهاشون دارن که حاضرن یه چیزی هم دستی بدن که یک کت شلواری ای نمکی ای کسی بیاد اسلحه ها رو ببره.
منتها این وسط (تا جایی که یادم میاد) چاوز یه عالمه شون رو سفارش داده که از آلمان بخره! و…اینجا داشتم پارک می کردم. درست نفهمیدم چاوز بود یا کسی دیگه…و بقیه اش رو هم از ماشین پیاده شدم.
به هر حال…خلاصه ی جریان این که دنباله ی بحث می خواست بگه دلایل احتمالی خریدار چی بوده و اگه کسی یا نهادی یه عالمه از اینها رو سفارش بده و بخره به چه مفهومیه.
—-
هی هی… بله…این هم آمار بعدی:
معلوم شده که نود در صد اهالی آمریکای شمالی قبل از ازدواج رابطه ی جنسی داشته ان!
تازه…معلوم شد که مامان بزرگ ها و بابا بزرگ ها هم استثنا نبوده ان و….
نتیجه گیری رادیو:
ارتباط جنسی قبل از ازدواج یک پدیده ی کاملا طبیعی است. گرچه که بسیاری از آدم ها (و به نظرم خصوصا بانوان) بعد از ازدواج انکارش می کنن.
توضیحات کتبالو:
ولله ما از سیزده چهارده سالگی به والده ی محترمه می گفتیم مگه می شه کسی بی خوندن کلاس اول و دوم و سوم و….کنکور بتونه بره دانشگاه!
ارتباط جنسی از ستون های اساسی ازدواجه. نمی شه دختر و پسر رو همینجوری بی آگاهی و آموزش و بی تجربه فرستاد دانشگاه ازدواج و انتظار داشت همه چی خوب کار کنه.
جواب والده ی محترمه:
برو درست رو بخون!!! تو هنوز وقت این حرفهات نشده!
امشب پای تلفن با ادله و براهین همچین بهش اثبات کنم! عقاید بنده کاملا طبیعی و مشروع بوده ان. امروز صبح طبق آمار و تحقیقات اثبات شد.
به نظرم…قرار بود حرف ناموسی نزنم. منتها…به من چه که پیچ رادیو رو که باز می کنم پر از بی ناموسیه!
دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار
December 20th, 2006 at 1:22 pm
Jaleb in bud ke vaghti emruz guyandeye akhbar goft in rabete shamele khanumhaye daheye 1940 mishe, khodeshun ham taajob kardan…………
rasti hich chiz mesle update unham tuye lunch time mazeh nemideh……………::))
December 20th, 2006 at 1:28 pm
خدا را شکر شما میتونی حرفت را با این آمارها حرفت را ثابت کنی. مامان من با تمام این تفاصیب بازم میگه. نچ!