خوب…بازی یلدا…این آقاهه شروع کرده. آورا تحویل داده به من. پنج تا قابل گفتن!

۱) اولین بار نه سالگی ودکا لایم خوردم. نمی دونستم چیه. عاشقش شدم..تا حالا.
۲) سه بار عین سگ عاشق شدم. یه بارش رو ازدواج کردم!
۳) دوازده سالگی یه کتاب سکسی فارسی داشتم با جلد صورتی. تا شونزده سالگی قایمش کردم. شونزده سالگی مامانم پیداش کرد. انداختش دور. 🙁
۴) مدت یه ماه در زندگیم جدی جدی به کشتن یکی از همکلاسی هام فکر می کردم. ترس از قانون مانع شد!
و…
۵)‌ عاشق رقص رپ و هیپ هاپ با آدم های سیاه پوستم!

باقیش رو اگه زیر شکنجه کبود و ناکارم هم بکنن نمی گم!!!! همین پنج تا آبرومند رو کلی زحمت کشیدم پیدا کردم.

پاس به پنج نفر دیگه. هان؟

مسافر خانوم. سامان. حقوقدان پاریسی. سوسکی. یه سرین.

دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار