ادبیات!!!!
دستهبندی نشده July 25th, 2007هیچ شکی ندارم که ادبیات مردانه با ادبیات زنانه متفاوت است.
دیروز گل اقا توی لیست ایمیلی که من برای دو تا دوست دخترم زده بودم , بود و ایمیل های رد و بدل شده رو می دید. امروز می گه شما دخترها چرا اینقدر لوسین!!!! می گم واسه چی؟ می گه چرا اینقدر قربون صدقه ی هم می رین توی ایمیل ها؟ می گه دوست من که برام ایمیل می فرسته ایمیل رو با “سلام, کچل شکم گنده ی دماغ دراز” شروع می کنه. تازه این زمانی هست که بخواد مودب باشه. شماها چرا ایمیل رو با قربونت برم و جیگرم و نازم و اینها شروع می کنین؟!!
ولله در این که من تمام مدت قربون همه می رم شکی نیست. اصولا مدل حرف زدنم اینطوریه و معمولا هم راستی راستی با ملتی حرف می زنم که ازشون خوشم میاد و بنابراین برام خیلی خیلی راحته که قربونشون برم!!!دوستام هم معمولا قشنگ حرف می زنن. منتها داشتم فکر می کردم اگه نحوه ی بیان کردنم متفاوت بشه, مثلا ایمیل رو بفرستم به دوستم و به جای “hi honey” براش بنویسم “سلام دختره ی دماغ دراز لب بادمجونی چشم نخودچی!!!” یا مثلا “سلام زنکه ی کون گنده ی دماغ کوفته ای”!!! حتی تصورش رو نمی تونم بکنم که چه فکری می کنه یا ناراحت می شه یا چه می دونم, خودم چه احساسی پیدا می کنم!
اینها همه هیچی نیست. از اون تصور نکردنی تر و بدتر و ناموسی تر وقتیه که آقا رضا(مثلا) واسه گل آقامون ایمیل بزنه و اولش نوشته باشه:
missed you sooooooo much sweetie!!!!!!! mwaaaaaahhhh!!!!!!
خلاصه…کلا و اساسا حداقل در این سده ی عزیز, ادبیات آقایون با ادبیات بانوان بسیار متفاوت است.
—
به خدمتتون عرض شود که در روسیه لحظه به لحظه بیشتر به تاریخ و زبان و مطالعه ی فرهنگ روسی علاقمند می شدم. فکر می کردم تورنتو که بیام حتما مطالعه ی تاریخ روسیه رو شروع کنم.
خوب…فکر می کنین وقتی رسیدم تورنتو اولین کتابی که دستم گرفتم چی بود؟ تاریخ پوشکینی؟ ادبیات گورکینی؟ اساس ماتریالیسم دیالکتیک؟ مقابله ی لنین و استالین؟ قتل تزار به دست کاترین کبیر؟مبانی و فروپاشی کمونیسم؟
خیر….اولین کتاب, کتاب فال تاروت بود!!!
اصولا “اصل بد نیکو نگردد زانکه بنیانش بد است!”
خلاصه از همین امروز بساط فال تاروت به راه است. ستاره ای, رنگین کمان, سی و شش تایی, پنجاه و چهار تایی. کارت های اصلی و فرعی. پیشگویی جهت هفته ی آینده. ماه آینده, سال آینده, عشقی, کاری, احساسی….
دنبال کار دوم می گشتم, گمانم شغل دوم برای آخر هفته هام رو پیدا کردم.
دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار
July 25th, 2007 at 7:33 pm
ادبيات من با دوستان خيلي خيلي نزديكم مثلا همكلاسي هاي دبستان و همبازيهاي قبل از دبستانم و بعضي دوستان دانشگاه مثل ادبيات گل آقاي شما با دوستانش است. كلا ادبيات بي ادبي من و دوستانم به نزديكيمان مربوط است و شناخت طولانيمان از هم و اينكه از هم بسادگي دلخور نميشويم. ادبيات شيرين و گاهي بي ادبانه اي است كه همسر جان را مات و مبهوت ميكند!!!
July 26th, 2007 at 1:40 pm
مردم از خنده با اون جابه جايي ادبياتت … براي كار دومت هم روي من به عنوان مشتري پرو پا قرص حساب كن … دستيار هم خواستي خبرم كن …
July 26th, 2007 at 4:14 pm
خب آره. ادبيات آقايون با خانومها خيلي متفاوته. حرفايي كه بين آقايون رايجه رو اصلآ دو تا خانوم امكان نداره بهم يزنن. شايد دليلش همون زن و مرد بودن و تفاوت اين دو تا جنس باشه.