فرانسوی ها!
دستهبندی نشده August 27th, 2007اگه یه تاسف خرکی توی زندگی ام داشته باشم اینه که چرا فرانسوی به دنیا نیومدم!
عاشق زبان و تاریخ و جغرافی و آقایونشون و اطعمه و اشربه و موسیقی شون به هیات اجتماع هستم.
با این آهنگ و این آهنگ و این آهنگ به مدت یک ربع تمام کیف دنیا رو کردم. اگه یه کار باشه که تا قبل از مردنم دوست داشته باشم انجام بدم مطالعه ی زبان و تاریخ فرانسه است و یه سفر به پاریس و باقی شهر های فرانسه.
بدبختی, می دونم عین دهل از دور شنیدنش خوش تره. ملتش اینطور که شنیده ام بسیار نژادپرست هستن.
منتها یهو بی هوا به شدت از یکی خوشم میاد بدون این که بدونم فرانسوی بوده و بعد تازه می فهمم ای بابا, طرف فرانسوی بوده!
چند هفته پیش ها رفتم سر کار, دیدم یکی از مدیر عامل ها که منشی نداشت, روی میز منشی اش یه پسر حدود بیست و دو سه ساله نشسته. پسرک موهای فرفری مشکی تا پایین گردنش داشت, بلوز مردونه ی سبر فسفری -نه براق- پوشیده بود با شلوار مشکی و صندل مشکی. بینی استخونی کشیده داشت و گونه های استخونی, اما برجسته. چشم و ابروی درشت مشکی با مژه های برگشته ی بلند مشکی و قد یه کم بلندتر از متوسط. قیافه اش به شدت محجوب و در عین حال دلنشین بود.
داشتم فکر می کردم بالاخره یکی از روسا سلیقه به خرج داد و یه منشی بامزه ی دلپذیر انتخاب کرد. منتها همه اش فکر میکردم نکنه این رئیس اعظم همجنس گراست که چنین منشی ای انتخاب کرده. پسرک واقعا خوشگل و به شدت دوست داشتنی بود!!!
یه دو سه بار رفتم و برگشتم و از اونجا که میزم درست کنار اتاق رئیس اعظم و بنابراین همسایه ی میز منشی هست هر دو سه بار این پسرک رو می دیدم.
آخر سر سلام کرد. رفتم جلو و در کمال فضولی ازش پرسیدم تازه اینجا شروع به کار کرده. گفت اسمش ژوزفه. انگلیسی اش اصلا خوب نیست و فرانسه حرف می زنه و خواهر زاده ی رئیس اعظمه!!!!! و معذرت خواهی کرد و در حالی که لپ هاش از خجالت گل انداخته بود گفت نمی تونه انگلیسی حرف بزنه, سرش رو انداخت پایین, و نشست پشت میز!
خلاصه…طبق معمول…باید حدس می زدم. اگه یکی اینقدر توجه من رو در یک نگاه جلب کنه قطعا باید از خاک پاک فرانسه یا کبک باشه! حالت دیگه نداره!
دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار
August 28th, 2007 at 10:20 am
کتبالو جان هميشه خوش باشی. من فرانسه زندگی ميکنم نمی خوام البته عيش تو بشکنم ولی از اين
فرانسوی ها خودخواه تر خودشونن. نميدونم ولی من هرگز آرزو نمی کنم که فرانسوی باشم. البته زبان شون
محشره .
August 28th, 2007 at 11:00 am
كتبالو جان اگر دست من بود كه محل زندگيم رو انتخاب كنم اول سوئيس بود بعد بلژيك. دروغ چرا از فرانسه اصلا خوشم نيومد. شايد وقتي ديدي و مقايسه كردي نظزت عوض شد.
August 28th, 2007 at 11:23 am
katbalou jan, taa oonjaee ke maa mibinim mardome kheyli khoobian (makhsoosan dar maghabele ba holandiha, german ha va hata ba arze mazerat iraniha ke khodemoonam jozveshoonim 😉 ) kheyli roorast tar va moadab tar va albate maloomaeh harchi be baghieh bishtar ehteram bezari raftare behaatri mibini, ,,,,ama khob hame ja khoob o bad dare, shad bashi
August 28th, 2007 at 3:36 pm
http://www.youtube.com/watch?v=Z6CXusm-eW0
August 28th, 2007 at 4:52 pm
من دقيقا ميتونم عين همين پست رو بنويسم، با اين تفاوت كه به جاي فرانسه بايد ايتاليا بذارم.