چل تکه
دفترچه ی خاطرات, ماجراهای کت بالو و خودش, مزخرفات January 30th, 2008جی کی رولینگ قطعا داستان نویس زبر دستیه.
سری هری پاتر تموم شد. هر هفت جلد از سر تا ته. برای سن نه تا دوازده سال نوشته شده و به نظرم مخاطبش رو راضی نگه داره. حتی من که مخاطب اصلی داستان نبودم وقتی کتاب رو دستم می گرفتم نمی تونستم زمین بگذارمش.
جی کی رولینگ کمی محافظه کار به نظر میاد. به کانون خانواده اهمیت زیادی می ده.
قسمت جذابش برای من زمانی بود که معلوم می شد شخصیت های کامل داستان اشتباهات بزرگی در زندگیشون داشته اند و اونقدر هم کامل نبوده اند. قسمت جذاب دیگه تصویر کردن مرگ بود. این که عزیز ترین ها از دست می رند. اصل تغییر ناپذیر زندگی هست و بازگشتشون ممکن نیست.
برای من که یکی از بزرگترین ترس های زندگیم از دست دادن عزیزانم هست بسیار تاثیر گذار بود.
—
یه کتاب از مارگارت آت وود رو دستم گرفته ام. در مورد نویسندگی هست و بسیاری جاهاش دست می گذاره روی مساله ی زنان و این که جامعه چطور زن رو سوق می ده به سمت تشکیل خانواده و در خدمت خانواده در آمدن.
….
اصولا اولین شکل برده داری در تاریخ ازدواج بود و این که زن به شکل برده ی مرد در آمد. این رسم برده داری خصوصا در جوامعی که هنوز به شکل قبیله ای باقی مونده اند یا به عبارتی جوامع سنتی بسیار دیده می شه.
اگه جنگ جهانی یه فایده داشته باشه اینه که مردها رو فرستاد جنگ و زن ها جای مردها رو توی صنعت و بسیاری مشاغل گرفتند. گرچه زمانی که مردها از جنگ برگشتند باز گله ی زنها داخل آغل منازل سوق داده شد و به وظیفه ی مقدس خطیر همسری و مادری و خانه داری روی آوردند.
ولله…نه که با وظایف خطیر مادری و همسری مشکلی داشته باشم. خودم مادر اگه نباشم همسر هستم. خدا اگه بخواد همیشه هم همسر می مونم. خیلی هم خوشحال و راضیم. منتها با اون ته مونده های نظام برده داری و این جریان تحمیق و گله ای رفتار کردن با ملل و جوامع بد جور مشکل دارم.
این که جوامع و انسان ها اینقدر بی رحم زندگی و شادی و رضایت انسان ها رو توی دستشون می گیرن و سوق می دن به اینطرف و اونطرف همیشه من رو عصبی می کنه.
—
اگه بشه چی می شه….
—
با اون پسر چینی که چهار سال پیش کار آموزم بود داریم می ریم نهار. محل کارم رو که عوض کردم یادم افتاد که اون هم همین جاست و بر حسب تصادف همدیگه رو پیدا کردیم.
توی محل کار قبلی چیزی که برام عجیب بود این بود که مصدق رو می شناخت و در مورد تاریخ ایران خوب می دونست. کتاب جدید شیرین عبادی رو هم خونده و خیلی هم خوشش اومده.
می خواست بره به ارتش ملحق بشه. فعلا که نشده و به نظر نمیاد در سن بیست و هفت سالگی دیگه شانس ملحق شدن به ارتش رو داشته باشه.
بچه ی بامزه ایه. گرچه کمی حواس پرته و خیلی دل به کار نمی ده. اینطور که می بینم هنوز داره دور خودش می چرخه.
—
طی سه هفته ی پیش اونقدر کارم زیاد بود که فرصت سر خاروندن هم نداشتم. فعلا فشار کاری کم شده. گمانم تا آخر هفته در امان باشم. از هفته ی دیگه به گمانم شروع بشه. توضیح بابت این که چرا اصلا و ابدا آپدیت نکردم.
—
هممم…در مورد کلاس های رقص برای دو سه نفری که سوال کرده بودن و آدرس ایمیلشون رو هم ندارم:
باله رو بیشتر از یه ساله که نرفته ام. سه ترم باله کار کردم. با موسسه ی باله ی ملی کانادا. در سنین بالا مثل مورد من چیزی که باله یاد می ده وضعیت صحیح بدن هست و این که چه وضعیتی در بدن با معیار های زیبایی مطابقت داره. به شخصه شرکت در یکی دو ترم باله رو برای تمام آدم ها خصوصا خانوم ها در هر سنی توصیه می کنم.
کلاس رقص ایرانی کلا و اصلا به رقص قری نمی پردازه. کلا و اصلا روی ریتم های شاد شش و هشت نیست. گرچه که علاقه ی اصلی من همون رقص های قری و شش و هشت هست. خصوصا مدل جلال همتی. اما رقصی که توی کلاس روش کار می کنیم رقص های محزون هست. بعضی هاش سنتی تر هستند و بعضی ها تلفیق سنتی و مدرن. بعضی ها هم حرکاتی از رقص های قاجار دارن که به دلیل سفر های شاه های قاجار به اروپا گاهی تا حدودی تاثیر پذیرفته از دربارهای اروپایی اون زمان هم بود. به هر حال همه چیز هست به غیر از باباکرم.
کلاس رقص سالسا و چاچا و کلا رقص های اسپانیش هم سه چهار ترم رفته ام. گرچه که خیلی خوب بلدشون نیستم و تمرین ام هم خیلی کم بوده. اما تجربه ای که دارم اینه که بهترینش -برای کسانی که تورنتو زندگی می کنند- مرکز اسپانیش تورنتو توی داون تاون هست. اون رو هم دو سالی هست که نرفته ام.
برای رقص عربی هم بهترینش یه کوچه پایین تر از همون مرکز اسپانیش از بهترین کلاس های رقص عربی هست. منتها…رقص عربی از تمام اون بالایی ها مشکل تره. می تونم قسم بخورم.
از زیباترین رقص ها رقص سکسی هست. مدلی که رسم هست و خواننده های پاپ این زمان مثل سری پوسی کت دالز و بریتنی اسپیرز و این سری دخترهای خرده ریز می کنند. المان هایی که بدن رو سکسی نشون می ده و برای مردها تحریک کننده هست رو آموزش می دن و حرکات رقص رو طبق اون طراحی می کنند.
جالبه که باله و رقص های اروتیک المان های کاملا متفاوتی دارن. زیبایی باله باشکوهه و تحسین برانگیز و تاثیر گذار و پایدار. زیبایی رقص های اروتیک در لحظه هست و در قدرت تحریکش و این که از دید نفر مقابل چطور دیده می شه.
رقص در تمام شکل هاش قشنگ هست. از زیباترین کارهایی که هر انسانی ممکنه برای خودش یا دیگران انجام بده.
—
زیاده عرضی نیست……
دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار
January 30th, 2008 at 12:22 pm
سلام
چشمامون روشن ،چه عجب بلاخره به روز رساني كردين .چشمامون به راه خشك شد تابيايين .مثل اينكه اونجا كار عوض كردن خيلي راحته كه شما اينقد كارتون را عوض مي كنيد. يه سوالي داشتم .من يه بچه عقب مانده ذهني سندرم دان دارم ومي خوام يه وبلاگ درمورد اون از تولد تا به حال و خاطرات خودم كه بيش از پانصد صفحه تا به حال تايپ كردم راه بيندازم .به نظر شما بهترين مكان براي افتتاح وبلاگ رايگان از داخل ايران كدومه؟ممنون ميشم اگه راهنماييم كنيد
شاد باشيد
March 2nd, 2009 at 4:27 pm
سلام
ممنون از نوشته جالبتون.
راستش من مدتهاست دارم دنبالیه کلاس رقص حرفه ایی میگردم. ولی وفق نشدم پیدا کنم. دیگه دارم نا امید میشم. لطفا کمکم کنید.
ممنونم