بسیار پیچیده است و بسیار ساده!
واقع شدنش بسیار ساده است و درکش بسیار ساده است و پذیرفتن اش و کنکاش کردن بسیار پیچیده.

اصولا بسیار پیچیده است و بسیار ساده!

بسیار کار درست و بجایی کردم.
کار ساده ای نیست اینقدر از خود راضی بودن!

به گمانم اسمش اعتماد به نفس باشد.

سه کیلوی ناقابل طی سه ماه گذشته وزن اضافه کرده ام. در حالی ست که هفته ای لااقل سه بار ورزش می کنم.

لاینقطع دهانم می جنبد البته. به گمانم از عوارض از خود راضی بودن باشد.

می گه خوبه عمل کنی! از خطرات عمل خون ریزی هست و عفونت و نابینا شدن!!!!! می گم اگه عمل نکنم چی می شه؟ می گه هیچی!!!!
خیلی جلوی خودم رو گرفتم بهش نگم مگه خیال کردی خلم چکش وردارم بزنم به تخمم!!
حالا باز خدا عمر با عزت و برکتش بده نگفت اگه عمل نکنم عفونت و ناخوشی و هزار جوره درد و مرض سر تا پام رو به گند می کشه!

به تصویب رسید.
این تاریخ یاد داشت شود. تا دو سال و یازده ماه آینده کتبالو خانوم میلیاردر می شود!!! آمین.

حالا علی الحساب دارم همین ده شاهی صناری رو که دارم حفظش می کنم!!

خیلی وقت ها یاد همکارهای ایران ام می افتم. یه ایمیل شوت می کنم براشون. از بهترین همکارهایی بودن که در طول زندگیم داشتم. ناب و گل.
برام جواب که می نویسن غصه ام می شه. می نویسن خوب شد که از اینجا رفتی. داره روز به روز بدتر می شه.
می نویسن با پسرش کلی خوشحاله و روحیه اش خوبه هر چند که شوهره اذیت می کنه.
و…
می نویسن کاش می شد باز هم با هم کار کنیم.

چرا بعضی شوهر ها “اینقدر” اذیت می کنن؟!

با خودم کلنجار رفتم بادبادک باز و هزار خورشید درخشان رو نخونم و نبینم که یه وقت نکنه غصه ام بشه.
گفتم جهنم ضرر. بی شک  دو تا کتاب ها عین شلوار برمودا و کیف کوکوشانل مد روز هستند. نخونده باشی از مد عقبی! گفتیم جهت مدیست شدن هم شده احساسات رو بگذاریم کنار و وسط این همه کتاب این دو تا رو هم بخونیم و سری توی سرها در بیاریم.
گیریم که احساسات انسان پرستانه ی نویسنده ستودنی است و …صد البته می شود روی غم احتمالی آنچه به افاغنه و ایضا قربانیان زندگی سنتی خاور میانه و نظام قبیله ای می رود, در سایه ی تلاش شبانه روزی در راستای تریلیادر شدن خاک فراموشی ریخت و دانست که …ما که جستیم!

چه وقت این همه تغییر کردم مانده ام مات و متحیر. 

مدت هاست فرض را بر این گذاشته ام که تعریف انسان برای من خود من هستم! به عبارتی به گمانم به خودکفایی تعاریف رسیده باشم.

در حال استحاله ی مداوم هستم. خدا اگه لطفی می کرد و جای استحاله ی مداوم اسهال نصیبم می کرد درمانش دم دست تر بود! تفاوتش این است که اسهال درمان نشدنی به سرعت می کشد. با استحاله ی درمان نشدنی سال ها زندگی کمابیش متغیری خواهی داشت. بد و خوبش به نوع استحاله ارتباط دارد. اسهال نوع بد و خوب ندارد. هر طور که باشد مداوم دستت به بند شلوار است و شهروند افتخاری (گلاب به روی همگی) مستراح!

می گفتم… بسیار ساده است و بسیار پیچیده!!!!!

دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار