هیچ, قابل عرض
دفترچه ی خاطرات March 26th, 2008ولله…چیزی نیست قابل عرض. احوالمان خوب است.
…
با پررویی آنچه که می خواستیم گرفتیم. باید بشود نگهش داریم. در حال تلاش در این راستا هستیم.
…
ژولیت خانوم بر می گردد چین یک کار پاره وقت بگیرد و از دو تا بچه ها مراقبت کند.
…
جان اخراج شده!!! گویا از یکی از اموال شرکت استفاده ی شخصی می کرده!!
…
از اخبار ادامه دار گذشته: خیال دارم بسیار پولدار شوم! هنوز دنبال راهش هستم!!!!
…
پاملا اندرسون خانم رسما طلاق گرفت دوباره
…
زیاده عرضی نیست
دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار