یه ایمیل از مهدی کروبی رسیده توی میل باکس ام که می پرسه در مورد مسایل سیاسی ایران چی فکر می کنم و آیا بیانیه های سه گانه ی ایشون رو خونده ام و در موردشون چی فکر می کنم.

ولله بگذریم که من کلا در این موارد بیلمز هستم. ولی مونده ام فکری. دولتی که سالهاست وبلاگ من رو فیلتر کرده -به هر دلیلی- چطور یک مرتبه می خواد نظر من در این دنیای مجازی رو بدونه.

خیلی اگه مهمه این من…این هم بیانیه های سه هزار گانه ی من توی این وبلاگ. بیشتر از این هم عقلم نمی رسه. وگرنه نوشته بودم!

حالا تازه…من و فیلتر وبلاگ به جهنم. این همه اهالی دنیای مجازی که زندان و مغضوب و اخ هستند یهو چی شد که جی جی باجی شدند!
این قسمت ایمیل رو عرض می کنم:
“اما آنچه برای من مهم است، این است که بدانم شهروندان  این جهان مجازی درباره مسائل سیاسی  چگونه فکر می کنند.”

آقای کروبی…و سایرین.شترسواری که دولا دولا نمی شه.
فیلتر رو حذف بفرمایید. وبلاگهای بسته شده رو باز بفرمایید. وبلاگ نویس ها و سایر اهالی دنیای مجازی رو آزاد بفرمایید. نظر به روی چشممون. چهارتا کلمه تایپ کردن و اس ام اس زدن که کاری نداره. جهت صلای ندای “بیا ایران را بسازیم”  دیگه کمترین خدمتی است که از دست ما ساخته است.
….
در حاشیه عرض شود چطور است ساختن ایران را از همین بنیاد فردوسی اصفهان شروع کنیم…تا دیر نشده.
….

من نه به کسی می گم رای بده. نه می گم رای نده. نظرم در مورد انتخابات رو هم برای خودم نگه می دارم با اجازه ی همگی.
گرفتن این ایمیل با این سابجکت و این متن ولی خیلی زور داشت. همچین پنداری هالو باشه آدم انگاری فحش خواهر مادر می موند. گلاب به روتون اونجای نه بدتر آدم یه جورایی می سوخت.

دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار