تکرار تاریخ
دستهبندی نشده August 2nd, 2009هفته ی گذشته تمام مدت به دادگاه های انکیزاسیون فکر می کردم و قرون و سطا و رنسانس و تاریخ انقلاب فرانسه و روسیه. یکی دو کتاب هم از کتابخانه گرفتم.
صبح که بیدار شدم از بیانیه ی جدید خبردار شدم. تشبیه به دادگاه ها و شکنجه های قرون وسطا.
تاریخ تکرار می شود. مغز متفکر پشت جریان احتمالا بیشتر و بهتر از من عکس العمل های جامعه به روش های قرون وسطایی را مطالعه کرده آن هم در عصر وانفسای فن آوری. قطعا می داند چه می کند.
این میان یکی قربانی هست و یکی جانی -که به نوعی قربانی است- و یک برنده و…تنها ناآگاه و بازنده ی مطلق این معادله همان جنایتکار است و بس که بازنده ی اصلی است و نهایی و ابدی. بدنام تاریخ و جاهل امروز. بیچاره…بی پناه…بدبخت…ملعون.
نسل های بعدی شاید زندگی بهتری داشته باشند. کاش تاریخ تکرار شود.
صادقانه اگر بگویم …می ترسم….مثل سگ.
دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار
August 2nd, 2009 at 1:22 pm
در هفتادمین سال زندگی در مقابل شما به زانو درآمده ام و در حالی که کتاب مقدس را پیش چشم دارم و با دستهای خود لمس میکنم توبه میکنم و ادعای خالی از حقیقت حرکت زمین را انکار میکنم و آنرا منفور و مطرود مینمایم.
گالیله 22 ژوئن 1633
August 3rd, 2009 at 3:39 am
همه ما درونا اعتقاد داریم که خودمان باید تجربه کنیم. یک مورد خیلی متداول اینه که با سرعت رانندگی می کنیم. با اعتماد به نفس کامل و اطمینان از مهارت خودمان در کنترل اتومبیل و و قتی که تصادف کردیم اگز سالم موندیم چیزی رو که همه درباره اش نصیحتمان می کردند رو تجربه کردیم و بعد از اون سعی می کنیم این تجربه رو به فرزندانمان منتقل کنیم و این دور ادامه دارد…..
خب حتما مغز متفکر می خواد خودش تجربه کنه این وسط اتومبیلش داغون می شه. ممکنه باعث مرگ چند نفر بشه و ممکنه خودش هم بمیره. بگذارید خودش تجربه کنه.
تاریخ هم چه بخواهیم چه نخواهیم تکرار می شه کاش می شد روی دور تند تکرار بشه که انقدر نفس گیر نباشه.