… بهتر است یا ثروت!
دستهبندی نشده December 3rd, 2009عرض شود به خدمتتون که پول داشته باش کوفت داشته باش!
شماری دیگر از معشوقه های آقای تایگر وودز هم رو شدند. حالا این میون اقای تایگر وودز, ایضا بانو تایگر وودز رو درک می کنم. این یکی پول فراوون و شهرت بسیار و مهارت در بازی گلف داشته علاوه بر یک عضو شریف. طرف دیگر معادله در می آید: تعداد بسیاری معشوقه. بانو تایگر هم بسیار حرص خورده است, از روی عاشقی یا جهت نداشتن اعتماد به نفس یا غیرت یا هر چیز دیگر که همسران محترم اعم بر ذکور و اناث به فراست درک می کنند. چیزی که دقیقا ملتفت نمی شوم اشتیاق و هیچان وافر ملت است برای پیگیری ماجرا!
حسادت است که چرا تایگر وودز خان با بقیه رفت سانفرانسیسکو و با من نرفت, یا حسادت است که چرا تایگر وودز خان تونست با ملت بره سانفرانسیسکو و من نتونستم , یا این که اوخی دلم خنک شد این تایگر وودزه و زنش اینجوری سفت و سخت دعواشون شد یا…
خلاصه…کلیت داستان بامزه است.
گل اقا اعتراف کرد در پیش بینی چنین روز و روزگاری چوب های گلف من رو گذاشته در بالاترین طبقه ی طاقچه های پارکینگ که من اصلا و ابدا دستم بهشون نرسه که نکنه خدای نکرده با چوب گلف دنبال گل آقا و ماشینش بکنم!
…
باز هم پول داشته باش کوفت داشته باش!
این دولت فخیمه ی چین رو که معرف حضورتون هست؟ که چنانکه افتد و دانی خیلی هم دیکتاتور و بد بد بد هستند. آقای هارپر یه پنج سالی بود که دیدنشون نرفته بود. می گفت حقوق بشر رو خیلی زیر پا می گذارند بی تربیت ها.
بالاخره بعد از نود و بوقی رفت چین دیدن دولت. رییس دولت چین هم نه برداشت و نه گذاشت. توی روی هارپر و کلی خبرنگار و همه ی دنیا بساط گله و گله گذاری رو کشید پیش که پنج ساله حالی نپرسیدی, ولی بالاخره گذر پوست به دباغخونه افتاد و فهمیدی در دنیای اقتصاد نمی تونی ما رو ندیده بگیری و بیشتر از این نمی تونی در حمایت از حقوق بشر چس و گوز کنی. (یا حالا توی این مایه ها).
خلاصه…آقای هارپر هم لام تا کام چواب نداد و مثل بچه مظلوم ها نشست نگاه کرد. چاره ای هم نداشت طفلک. همچین برخورد سخت و خشنی در پروتوکل برخورد های دیپلماتیک یه جورایی ممنوعه. اما به هر حال هارپر هم هیچ کاری نمی تونست بکنه. در دنیای اقتصاد روابط با چین از اهم مساپل است.
اقتصاد که باشد حقوق بشر بود, بود, نبود هم سرش را بخورد! دولت چین راضی, ملتش هم از هر کس می پرسی راضی, گور بابای ناراضی.
پول رو بچسب باقی کشکه.
دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار
پیوست: توی تیتر مقاله جای نقطه چین رو با هر کلمه ای دوست دارین پر کنین! جواب فرقی نمی کنه.