خیلی وقت ها زندگی می شه مثل یه لیست وظایف. می نویسی اش. برای هر کدوم زمان بندی می گذاری. کنارش تیک می زنی. اگه کنارش تیک نزنی خودت هم راحت باشی ملت جونت رو می گیرند.

به دنیا آمدن
کودکستان
دبستان
راهنمایی
دبیرستان
تحصیلات عالیه (حالا فوق دیپلم یا لیسانس)
کار (خصوصا اگه آقا باشی)
ازدواج (خصوصا اگه خانوم باشی)
بچه ( به شرط این که متاهل باشی. در غیر این صورت تخم چشمت رو در میارن اگه جلوی این یکی تیک بزنی!)
خواهر و برادر برای بچه ( انتخابی)
کودکستان بچه – و خواهر و برادر بچه (سرزنش برای مادر البته. چوب دو سر طلا)
دبستان بچه – معدل بیست
راهنمایی بچه
کلاس موسیقی و ورزش و قرتی بازی بچه – و خواهر و برادر بچه
دبیرستان بچه
تحصیلات عالیه ی بچه
ازدواج بچه – و خواهر و برادر بچه
بچه دار شدن بچه

مردن (سر این یکی البته خیلی به روت نمیارن که تیک زدنت دیر شده. خودت می دونی ولی. خصوصا اگه تمام احتیاجات بهت رفع شده باشه!)

اصولا بالا بری پایین بیای یه چیزی توی لیست وظایف به خودت و به ملت بدهکاری. جالب اینه که در لیست وظایف بعضی آیتم ها واجب کفاییه. مثلا اگه سه تا بچه داشتی و اولیه شاگرد اول بود باقی شون خیلی مشکل آفرین نمی شن یا اگه حد اقل یکی شون بچه دار بشه بچه دار شدن باقی از گردنشون ساقط می شه.
خدا نکنه یه چیزی توی لیست اضافه بشه که نباید اون تو می بوده. مثل جدایی. طلاق. بچه دار شدن خارج از ازدواج که دیگه حرفش رو نزن!! در فرهنگ خاور میانه دوست پسر داشتن دختر ها هم یکی از همون ممنوع های لیسته!

اصلا این لیست اینقدر جدی گرفته می شه که یه جایی یادت می ره راست راستی خودت هم داری این کار ها رو می کنی که تیک بزنی یا جدی جدی داری کیف دنیا رو می کنی با این لیسته!

دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار