صنعت داروسازی
دستهبندی نشده August 20th, 2012صبح در مورد صنعت داروسازی میخوندم.
بیشترین هزینه در صنعت داروسازی مربوط می شه به بخش تحقیقات. از کلی ایده و دارو که در بخش تحقیقات مورد مطالعه قرار می گیره تعداد خیلی خیلی کمی موفق می شن و به بازار راه پیدا می کنند. تعداد بی شماری هم حق نوآوری (patent) این وسط وجود داره که ساخت همون دارو یا در مواردی مشابهش رو برای شرکت های رقیب تقریبا غیر ممکن می کنه.
مشکل این می شه که قیمت دارو خیلی بالا می ره. البته تاجایی که می دونم قوانینی هست که قیمت دارو رو در حد خاصی نگه می داره. خصوصا در مورد داروهای خیلی ضروری. اما از طرف دیگه همین قوانین می تونه کار رو برای شرکت های داروسازی مشکل بکنه.
در کشورهای غربی (از جمله کانادا) بیمه های زیادی هستند که هزینه ی خیلی از داروها رو پرداخت می کنند. اما این بیمه ها هم روز به روز در مورد داروهایی که تحت پوشش بیمه هستند سختگیر تر می شند و لیست داروهای تحت پوشش خودشون رو گاهی کوتاهتر می کنند.
مشکل اساسی تر زمانی پیش میاد که این داروها برای کشورهای جهان سوم لازم می شند. به عنوان مثال ایدز در آفریقا مشکل آفرین هست. اما هزینه ی داروهای ایدز برای هر نفر می تونه تا سالی ۶۵۰۰ دلار هم برسه. این در حالیه که در آمد سرانه در آفریقا به زحمت به سالی ۶۵۰۰ دلار می رسه. بنابراین شرکت های داروسازی در موارد خاصی مجبور می شند داروها رو به قیمت پایین تر به این بازارها عرضه کنند.
در این حالت تفاوت قیمت دارو باید از جایی تامین بشه. این “جا” کشورهای اروپایی خواهند بود. در کشورهای اروپایی قیمت این قبیل داروها بالاتر می ره.
چند سال پیش ها یکی از کشورهای آمریکای لاتین (گمونم برزیل بود. یادم نیست.) کلک جالبی زد. در اون کشور ایدز داشت فراگیر می شد. اومدند یه قانون بین المللی رو پیدا کردند که می گفت در موارد بسیار اضطراری کشورها می تونند patent رو نادیده بگیرند و دارو رو خودشون تولید کنند. بنابراین در برزیل دارو رو تولید کردند. هزینه ی R&D نداده بودند و قیمت نهایی دارو بسیار پایین و برای مردم قابل تهیه بود.
شرکت داروسازی تولید کننده ی اصلی به دادگاه کشیدشون ولی از اونجا که چندین سال طول کشید و پای مسایل انساندوستانه در میان بود شرکت داروسازی اصلی هم نهایتا از کل شکایت منصرف شد و….everybody lived happily ever after!!
دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار
August 21st, 2012 at 5:19 am
نامه های متعددی به سران کشورهای غیر متهد برای درخواست برای دیدار از آقایان موسوی و کروبی ارسال شده است ولی هیچ کدام انها نمی تواند پیام ما را به خوبی فریادهای شبانه به میهمانان جمهوری اسلامی برساند. برای چند شبی که تهران مملو از ناظران و خبرنگاران بین المللی است پیام خود را با فریادی برخاسته از ته دل فریاد کنیم . آنکه می خواهد الله و اکبر بگوید تا آنکه می خواهد نقی بخواند اگر در این شبها هم آواز شوند طوفانی در خواهد گرفت که کمترین نتیجه آن شرمندگی جمهوری اسلامی در مقابل میهمانان خواهد بود. اگر با این حرکت موافقید منتظر کسی نشوید، زمان تنگ است ، دست بکار شویم و ابزار مجازی را بکار گیریم و این ایده را در سطح شهر به پرواز در آوریم. هفتم ، هشتم، نهم و دهم شهریور چند هزار نفر در تهران جمع خواهند شد. این فرصت از آن ماست و نباید هدر رود.