باب چهل و یکم – تعبیر خواب فرعون توسط یوسف

Posted by کت بالو on December 17th, 2015

دو سال سپری می شه بدون این که ساقی یوسف رو به یاد بیاره. فرعون دو شب متوالی خواب هایی می بینه و برای تعبیرشون از حکیمان کمک می خواد. وقتی که هیچ کس نمی تونه خواب ها رو تفسیر کنه ساقی به یاد یوسف می افته و به فرعون می گه که یوسف رو از زندان برای تعبیر خواب ها بیاره. یوسف به درگاه فرعون خوانده می شه و خواب ها رو به اذن خداوند تعبیر می کنه به این شرح که در مصر هفت سال فراوانی غله خواهد بود و در پی اش هفت سال قحطی مستولی خواهد شد. فرعون چاره جویی می کنه و یوسف توصیه می کنه که در هفت سال فراوانی برای هفت سال قحطی اندوخته ای رو قرار دهند.

فرعون یوسف سی ساله را منزلت می بخشد و از طرف خودش به اداره و اندوختن و پخش کل غله مصر می گمارد.

دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار

باب چهلم – یوسف در زندان و تعبیر رویاها

Posted by کت بالو on December 9th, 2015

یوسف در زندان هم مورد توجه خاص قرار میگیره. پادشاه مصر ساقی و خباز مخصوص خودش رو به زندان می اندازه. ساقی و خباز در زندان هر کدوم خوابی می بینند و خواب خود رو برای یوسف بازگو می کنند. یوسف خواب اون دو رو تعبیر می کنه تحت این مضمون که ساقی بعد از سه روز مورد عفو پادشاه قرار میگیره و از زندان آزاد می شه. اما خباز به دستور پادشاه سر از تنش جدا می شه و پرندگان گوشت تنش رو خواهند خورد. هر دو خواب تعبیر می شه. ساقی آزاد و خباز کشته می شه. اما ساقی پادشاه علیرغم قولی که به یوسف داده بوده مبنی بر این که در صورت آزادی, شفاعت یوسف رو نزد فرعون بکند, بعد از آزادی یوسف رو از یاد می بره.

 

با فرض درست بودن این باب, رویای صادقه و افرادی که اون رو تعبیر کنند واقعیت دارند.

فقط بیچاره خباز که از سه روز قبل از مرگش به سرنوشت تیره و تار خودش واقف می شه!

دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار