شعر
کت بالوی متفکر October 25th, 2003ازم شعر خواسته بودین؟ بفرمایین:
عاشق شده می دونم
بر تار دو زلفونم
تیری شده در قلبش
هر دونه مژگونم
————-
عاشق شده ام دانم
بر مهر و جوونمردیش
بر رسم و به چشمونش
بر خوبی و بر رندیش
درجه یک نیست, ببخشید. اماخوب آخه من هم شاعر نیستم.
دوستتون دارم, خوش بگذره, به امید دیدار
October 25th, 2003 at 4:59 pm
سلام ما هر چي ميائيم اينجا شما اصلا از خودت نميگيري يه سري به ما بزني چرا؟
October 25th, 2003 at 5:02 pm
سلام. خو
October 25th, 2003 at 5:35 pm
ای وای نميدونم چرا خنديدم..خيلی قشنگ بود
ولی به پای شعر نو های درجه یکت نمی رسيد.البته شاعر بايد همه جور شعری رو تجربه کنه ديگه..:)
October 25th, 2003 at 6:47 pm
تو بدری و خورشيد تو را
بنده شدهست
تا بنده تو شدهست تابنده شدهست
زان روی که از شعاع نور رخ تو
خورش
يد منير و ماه تابنده شدهست
October 25th, 2003 at 6:49 pm
يادم رفت بن
ويسم، از رباعيات حافظ بود.
October 25th, 2003 at 7:28 pm
شك نكن براي اوني كه گفتي حس ميكنه از
يك هم يك تر هست.