بدترین چیز کانادا
کت بالوی متفکر November 6th, 2003مزخرفترین چیزی که کانادا داره این هوای احمقانه اشه. از حالا شب ها ساعت 5 که می شه هوا حسابی می ره به طرف تاریکی و آنچنان دل آدم می گیره که خدا می دونه. فکر می کنی انگار ساعت 10 شبه ولی عین احمق ها سرکار هستی. بعد هم دیگه نمی شه بی ژاکت و لباس کامل توی خیابون رفت وگرنه یخ زدنت پای خودته.
چطور می شه زودتر این زمستون کانادا سر بیاد و دوباره تابستونش که عین بهشت (واقعا عین بهشت) هست دوباره برسه.
ای داد بیداد. زمستون کی تموم می شه پس؟
دوستتون دارم, خوش بگذره, به امید دیدار
پيوست:
ببخشيد همه دوستان خيلي خوبم. از خيلي هاتون ايميل دارم و ايميل هاتون رو خيلي هم دوست دارم. اما فعلا اينقدر ذهن و كارم شلوغه كه حتي سر فرصت نرسيده ام بخونمشون.
ميل باكس ام پره و باور كنين يا نه نتونسته ام بخونم و ببينم كدوم رو مي شه انداخت دور يا منتقل اش كرد جاي ديگه.
اگر ايميل ي براي آدرس كت بالو فرستاده اين و ازش خبري نرسيده نگران نباشين و فكر نكنين كه برام مهم نبوده يا نخواسته ام جواب بدم. فقط ذهنم و سرم هردو خيلي شلوغه. ببخشيد.
November 6th, 2003 at 8:46 am
yekiyam weblogerashe , ye kami bi marefat shodan !
November 6th, 2003 at 8:49 am
سلام کتی جان. خيال ميکنی ما واسه چی جلای
انگليسو کرديم؟ اونجا هم تو زمستون ديگه حدود ۴.۳۰ تاريک ميشد. تابستونش که بارونی. واقعا”
هر دفعه يادم می افته خدا رو شکر ميکنم که به هيچ زمينی پابند نميشم اونقد که همه عمرمو اون
جا بگذرونم. هر روز خدا رو شکر ميکنم که از دست اون آب و هوا خلاص شدم. 🙂
November 6th, 2003 at 9:15 am
تازه کجاشو دیدی؟
November 6th, 2003 at 10:00 am
تازه شروع شده ! ماه ها رو ب
شمار تا ۸ شايد تغييری شد!!
November 6th, 2003 at 11:19 am
اینکه
خوبه که!؟
شب های طولانی امکان استفاده از شب رو هم بیشتر می کنه. با تاریک هوا شب رسما
شروع میشه و مهمانی شبانه، شب نشینی، سینما، رستوران و … خیلی بیشتر مزه میده!
تابستو
ن که هر وقت هوا تاریک میشه چیزی هم از شب باقی نمونده و باید رفت گرفت خوابید!
ضنا سرما
نوید بخش برف و یخ و تفریحات زمستانی است. تو این کشور هم که هم پیست های اسکی پروژکتور دار
November 6th, 2003 at 12:50 pm
اتفاقا من عاشق اين زود تاريك شدن هستم . ا
نگار يه حس امنيت خوبي بهم دست ميده . همين كه ميبينم ساعتهاي زيادي از شب را بيدارم و دورم
شلوغه خيلي برام قشنگ است .
بعدشم اگه زمستون را زمستانانه بگذروني كه ديگه سخت نيست كتي
جون …
November 6th, 2003 at 2:26 pm
راست میگی!
امان از
زمستون کانادا…
November 6th, 2003 at 3:46 pm
…
November 6th, 2003 at 8:31 pm
کاری نداره که کافیه یکسال زمستون کانادا که می شه تابستون استرالیا
November 6th, 2003 at 9:45 pm
سلام. اميدوارم زودتر ب
هار بياد
November 6th, 2003 at 10:40 pm
کتي جون تازه اين زمستون شروع شده بگذار يک
چند ماه بگذره بعد شکايتها را شروع کن
November 6th, 2003 at 11:34 pm
من را هم در غم خود شريک بد
November 6th, 2003 at 11:39 pm
اگه کانادا سرد
نبود که من الان با کله دوویده بودم انجا !!!
November 7th, 2003 at 7:21 am
Katbaloo jan age to halet begire az sarmaye onja va tarik shodan hava, pas ma chi begim ke inja ye do hafte dige hava
saat 3.5 tarik mishe, barf miad va az sarma dandoonat ro nemitoni baz koni
migam chetore jaha avaaaaaaaaaaaz 🙂
November 8th, 2003 at 3:46 am
سلام کتي جون. صد ر
حمت به اونجا که هواش فقط سرده. اينجا يه روز گرمه و يه روز سرد. يا اينکه صبح و شب هوا سرده
و سر ظهر گرما امونت رو مي بره. راستي ببينم خيلي گرفتاري؟ اينو از اين لحاظ مي گم که اين چ