توبه ي آخرين
کت بالوی متفکر December 8th, 2003بار ديگر معبودم تعميدم داد
توبه ام اين بار توبه ي آخرين است
ديگر نه هزار يکشنبه به دنبال خواهد بود
و نه هزار عيسا که خود را قرباني گناهانم کند
آخرين يکشنبه ي من رسيد
و رفتم که اخرين بار عروج کنم
بر پله هاي قدر شناسي
بناي زندگي نهم
و بر پله هاي عشق
بستايمش با آخرين شعرم
و بگويم
عيسي اگر تعميد يافت
و اگر عروج کرد
زندگي جاودانه يافت در عشق
عشقي بي همتا
من نيز
در بستر يک کلام مقدس
و در بستر يک عشق بي مثال
مي روم تا زندگاني جاودانه بيابم
تعميد يافته ام
مسيح اگر رفت
و بر خود گرفت تمامي گناهان خلق را
باز خواهد گشت
پيروز
پر عشق
سربلند
بازگشت مسيحا را هر لحظه منتظر باش
چنانچه من نيز
به بازگشت ناگزير عشق
اعتماد و اعتقادي استوار دارم
و مي دانم خواهمش يافت او را اگر
به بازگشت عشق
و به بازگشت شعر
عاشقانه مومن
و عاشقانه وفادار باشد
دوستتون دارم. خوش بگذره. به اميد ديدار
December 8th, 2003 at 8:19 pm
چشم!!
گولبولت
December 8th, 2003 at 9:39 pm
خيلی قشنگ بود . شاد ب
اشی
December 8th, 2003 at 9:41 pm
خيلی قشنگ بود . شاد ب
اشی
December 8th, 2003 at 9:41 pm
خيلی قشنگ بود . شاد ب
اشی
December 8th, 2003 at 9:41 pm
خيلی قشنگ بود . شاد ب
اشی
December 8th, 2003 at 9:41 pm
خيلی قشنگ بود . شاد ب
اشی
December 8th, 2003 at 9:50 pm
خيلی قشنگ بود شاد باشی به توان يک ميليا
December 9th, 2003 at 12:03 am
کی میگی ميشه ؟
December 9th, 2003 at 1:11 am
من خيلي نفهميدمش ، شاملو نشي يهو…
آخه من اونم بعضي اوقات نميفهمم.
December 9th, 2003 at 10:34 am
دوباره شاعر شد
ين. خيلی زيبا بود. واقعا ميگم استعداد خوبی در اين زمينه دارين. تبريک ميگم و بتون حسوديم
ميشه. مست باده عشق باشيد سرخ سرخ
December 9th, 2003 at 2:27 pm
به نام کلام که درآغا
ز کلام بود کلام هم نزد خدا بود
December 9th, 2003 at 4:13 pm
باز هم شاعر شدی! بابا
December 9th, 2003 at 4:42 pm
زيبا بود
January 22nd, 2004 at 5:30 am
سلام خيلي زيباست
خيلي ه
م به موقع!
January 22nd, 2004 at 5:30 am
سلام خيلي زيباست
خيلي ه
م به موقع!