من و برف و ویلن زن روی بام
ماجراهای کت بالو و خودش January 11th, 2004برف می آمد. دو روز بود که برف می آمد. اما دیگر وقتش بود. چنانچه در یک دفتر کوچک خاطرات نقش بسته است, زیباترین اتفاق زندگی کسی به وقوع پیوست :زیباترین اتفاق زندگیم افتاد. دختر کوچولوی من به دنیا آمد.
ساعت پنج بعداز ظهر یک روز زمستانی به دنیا آمدم. از همان لحظه ی اول بسیار خوشبخت بودم چون در خانواده ای شاد قدم به جهان گذارده بودم که خودم نیز به شادی خانواده می افزودم.
چیزهای زیادی هست که من رو یاد تولدم می اندازه. عدد 21, زمستان, دی ماه, برف, آهنگ ویلون زن روی بام که وقتی مامانم داشته از خواب بعد از به دنیا آمدن من بیدار می شده دائم توی ذهنش می چرخیده, نوع ابراز محبت پدرم که وقتی مامانم به دلیل درد داشته با دستهاش چشمهاش رو فشار می داده به مامانم تاکید کرده که فری جان دستت ممکنه کثیف باشه به چشمهات نزن – و حالا که دور هستم و بهتر و بیشتر فکر می کنم می بینم پدرم هیچ وقت نمی تونست در عین محبت بی نهایت به شکلی مستقیم محبت رو ابراز کنه. فکر می کنم اون لحظه این حرفش نشون دهنده ی نهایت نگرانی ای بوده که نمی دونسته چطور ابراز کنه- , عمه هام, مامان بزرگ و بابا بزرگم, که همه موقع تولد من در بیمارستان بوده اند و صمیمی ترین دوست مامانم, که دیگه خیلی وقته ازش خبر ندارم. و خنده داره اما ذات الریه ای که بعد از تولدم گرفتم و ..نگرانی بیش از حدی که در برگ بعدی همون دفترچه ی خاطرات آمده: …ی عزیزم پنومونی گرفته. حالت دیوانه ها را پیدا کرده ام.
—————————————–
اون دختر کوچولو حالا دهه ی سوم زندگی ش رو پشت سر گذاشته و از ساعت پنج بعداز ظهر امروز وارد دهه ی چهارم زندگیش می شه.
از خوشبخت ترین آدم هایی هست که در دنیا وجود دارند چون شوهری داره که بی نهایت و بی قید و شرط بهش عشق می ورزه. عزیزانی داره که همه خوشحال و خوشبخت هستند و خودش سالمه و خوشحال و ….
امروز صبح در آخرین دقایق سی سالگی شک پیدا کرده بودم که خداوندی وجود داره یا نه. یک شعور و توانایی و عشق مطلق.. که عمیقا بهش اعتقاد داشتم.. و خدا رو شکر قبل از ورود به دهه ی چهارم زندگیم به این نتیجه رسیدم که بله حتما وجود داره.
هر چند که در سال گذشته برای مدتی گمش کرده بودم.
——————————
یگانه ترین
بعد از تو به دردناک ترین شکل کوشیدم
دوباره گناه کنم
یگانه ترین بودی
یگانه ترین هستی
از آن رو که هیچ چیز,
در من اشتیاق به گناه را
چنانچه تو برمی انگیختی
هرگز بر نیانگیخت
باور نکن,
و باور نمی کنم
هرگز زین پس برای عشقی
بهایی چنین سنگین بپردازم.
یگانه ترین بودی
یگانه ترین خواهی ماند
و من در نهایت گناه
پاکترینم برای تو
———————
در آستانه ی دهه ی چهارم زندگیم, اشتیاق بسیار زیادی دارم برای یک هماغوشی کامل با همه ی آدم های دنیا. زن و مرد, کودک و پیر و جوان. گیاه و حیوان, جاندار و بی جان. روح ها رو باید با روح همه یکی کرد, هماغوشی روح که وجود روح رو با دیگری در هم می آمیزه و یک لذت و نزدیکی کامل می ده و زایش یک عشق کامل به زن و مرد, کودک و پیر و جوان, گیاه و حیوان, جاندار و بیجان.
در یک هماغوشی هماهنگ و کامل با تمام دنیا, با همه ی کاینات هست که می شه به آگاهی و بینش و عاشقی رسید.
امسال می خوام عاشق تر از سال قبل باشم. می خوام رشد کنم. بیشتر از سال قبل, می خوام تواناتر بشم, می خوام داناتر بشم.. و می خوام عاشقتر بشم.
خوشحالم. خیلی خوشحالم. خیلی خوشحالم.
دوستتون دارم, خوش بگذره, به امید دیدار
پیوست: مرسی از همه ی دوستام. مرسی مسافر و همسفر عزیز, دیونه و فینگول و مامان فینگول و مامان بزرگ فینگول عزیز, مرسی بچه ام آی اس عزیز, مرسی نیلو و بابایی و فراز عزیز, … و بقیه ی دوستای غیر وبلاگی.
مرسی از تمام کسانی که برای کامنت گذاشتن و غافلگیرم کردند. مرسی از همه ی کسانی که برای ایمیل و کارت فرستادن.
پارسال تمام مسئولیت خوشحال کردن من در روز تولدم به دوش گل آقای خیلی گلم بود.
امسال اما داشتن و بودن شما خوشحالی افزون بود.
خیلی همه تون رو دوست دارم. انشالله همیشه خوشبخت و شاد باشید.
January 11th, 2004 at 6:59 pm
تولدت مب
January 11th, 2004 at 7:06 pm
تولدت مبارک باشه کتی
عزیز
January 11th, 2004 at 7:34 pm
January 11th, 2004 at 7:38 pm
کتانه خانوم جان:
به مناسبت تولدت اين شعر سهراب رو مينويسم
– وسيع باش، و تنها، و سر
بزير و سخت
– و بياريم سبد،
ببريم اينهمه سرخ
اين همه سبز
مست باده عشق باشی سرخ س
January 11th, 2004 at 8:00 pm
بودنت خوب است.بدون خوبيها جهان چيزي
كم دارد. پس بدون تو هم جهان چيزي كم داشت. ببين بودنت چه باشكوهست…برايت همهُ آنچه را آر
زو دارم كه در آرزو نمي گنجد.مثل تندرستي.مثل شادي. مثل آرامش خاطر.
با دوستي
قاصدك*
January 11th, 2004 at 8:09 pm
تولدت خيلی خيلی مبارک باشه. اميدوارم که
در کنار عزيزانت هميشه همينطور عاشق باشی.
January 11th, 2004 at 8:19 pm
کتی جون مرسی که به دنيا اومدی و ما
اومديم پيشت . مرسی که به دنيا اومدی و گل آقا از يخ زدن حتمی نجات پيدا کرد . مرسی که به دن
يا اومدی و روز يکشنبه ما با شما دو تا به سر شد … تولدت مبارک
January 11th, 2004 at 8:27 pm
تولد مبارک باشه خانمی.
اميدوارم به همه خواستهات در دهه چهل زندگيت برسی. موفق باشی.
January 11th, 2004 at 9:08 pm
کتي جان، تولدت مبارک.
اميد وارم هميشه شاد و خوشبخت باشي 🙂
January 11th, 2004 at 9:49 pm
تولدت خيلی
خيلی مبارک کتبالو جون
میبوسمت هزار تا!
January 11th, 2004 at 10:53 pm
شعرت خيلی قشنگ بود بی نظيرترين جان. در
کنار هم خوش و خرم باشين:)
January 11th, 2004 at 11:37 pm
تولدتان را صميمانه تبريک ميگم.دهه چهل
January 11th, 2004 at 11:42 pm
کتبالوي عزيز!
خوشآمدي به دن
يا!
خب پس زيتون يک دیماهي ديگه به کلکسيونش اضافه شد!
کلکسيون به اين ماهي نوبره وا
لا!
به گلآقاي بسيار عزيز و نازنين هم سلام مرا برسان. نمیدانم چرا ديگر نمینوينسد
؟!
January 11th, 2004 at 11:54 pm
ستاره
January 12th, 2004 at 12:01 am
کتبالو
جان زادروزت رو شادباش ميگيم.
شاد باشيد
January 12th, 2004 at 12:28 am
تولد شما ۱۰۰۰ بار مبارک.و
January 12th, 2004 at 12:29 am
خانم تولدت مبار
ک!
January 12th, 2004 at 1:20 am
کت بالو جان تولدت مبارک
من با
اينکه مدت کمی است که نوشته های شما را ميخوانم اما از خواندن انها بسيار لذت ميبرم بهمين
دليل خواستم حتما تولدتان را تبريک بگويم.با ارزوی بهترينها برای شما.
January 12th, 2004 at 1:22 am
تفلد عيد شما مبارك ، تفلد عيد شما مب
ارك
January 12th, 2004 at 3:24 am
تولدت مبارک! من که دوستت دارم کتی جون . با کمال ميل اگر اونجا بودم کلی بغلت ميکردم و م
يبوسيدمت. حالا از اين راه دور بوسه هايم را به قشنگ ترين آرزوهام الصاق ( شما بخون attach)می
کنم و برات میفرستم ( شما بخون send) . شاد باشی خونه ات هم آباد باشه. 🙂
January 12th, 2004 at 3:34 am
من چند روزی بيشتر نيست که وبلاگت رو ديدم
ِ اما با وجود مشغله زياد تقريبا همشو خوندم.
همه اون چيزای خوبی که برای دوستای صميم
يم آرزو ميکنم برای شما هم دعا کردم.( ميگم شما آخه من ۱۶ سال کوچيکترم ). دلم ميخواد با همس
January 12th, 2004 at 4:14 am
تعداد نظر
ات تبريک تولدت هم الان بيست و يکی بود! منم الان شدم بيست و دومی.. ؛) تولدت مبارک!
January 12th, 2004 at 5:01 am
اولا:تولدت هوارتا مبارک…
دوما:هيچ م
يدونستی ۲۱ دی تولد يه نفر ديگه هم هست …..اونسر دنيا؟يه سر به اينجا بزن
http://saanieh.blogspot.com/
January 12th, 2004 at 6:25 am
تولد مبار
ککککککککککککککک بببببببوووووووووووو سسسسسسسس
January 12th, 2004 at 8:07 am
خانمی سلام
تولدت که برای من طلوع شادی جا
ودانه است مبارک.
از راه دور فقط ميتوانم برات هديه شعری بنويسم.
اری اری زندگی زيبا
ست
زندگی اتشگهی ديرنده پابرجاست
گر بيفروزيش.رقص شعله اش در هر کران پيداست
ور ن
January 12th, 2004 at 10:05 am
به به مبارک و به سلامتی. اتفاقا درست یادم افتاد وقتی داشتم کامنت ت
January 12th, 2004 at 11:06 am
سلام و تولد
مبارک … همیشه خوشحال و خوشبخت باشی و امیدوارم که خوشحالی و خوشبختیت برای ديگران هم خو
January 12th, 2004 at 12:20 pm
مبارک باشه.
وقتی داشتم
کابی که ظاهرا منجم های چینی نوشته بودند میخواندم، در مورد آقایان متولد دی ماه دقت کردم
، ولی خانمهاش را نخواندم!
دارم فکر میکنم این ویولونرن روی سقف بیمارستان آنموقع چیکار
داشته!؟
به هرحال برای مادرت که این روزها را یا این دقت ثبت کرده، آروزی تندرستی دارم و
از خدا میخواهم که کمی اخلاقت را در مورد بچه و بچه دار شدن شبیه او بکند!:))
شاد باشی.
January 12th, 2004 at 3:45 pm
کتی جون،
تولدت مبارک 🙂 اميدوارم هميشه در کنار گل آقات خوب و خوش و سلامت باشی.
January 12th, 2004 at 4:56 pm
…
January 12th, 2004 at 7:05 pm
کتی جونم
تولدت مبارک باشه. از خدا برای
خودت و همه عزيزانت آرزوی سلامتی و خوشبختی دارم و برای قلب مهربونت يک دنيا شادی.
January 12th, 2004 at 9:22 pm
کتی جان تولدت مبارک باد. اميدوارم همي
June 11th, 2004 at 9:33 am
سلام .
سايت رسمي
بيژن مرتضوي راه اندازي شد.
لطفا آدرس سايت رو پخش كنيد
منتظر شنيدن نظراتون ه
ستيم.
قربان شما
امير
June 11th, 2004 at 9:34 am
سلام .
سايت رسمي
بيژن مرتضوي راه اندازي شد.
لطفا آدرس سايت رو پخش كنيد
منتظر شنيدن نظراتون ه
ستيم.
قربان شما
امير