يه جمله از خليل جبران:
آغوش تو باز است, اما براي چه كسي.
——
بعضي عاشق ها يه ذره فراست هم ندارند, بعضي ها باهوش هستند.

بنده عاشق بودنم مسجل است. باهوش يا بي فراست بودنم ولي نياز به يه تست آي كيو داره. به نظر خودم كه خيلي خنگ نميام. معمولا توي عاشقي يا دوستي يا هر رابطه ي دو طرفه يا چند طرفه موقعيت خودم رو مي فهمم.

خليل جبران به نظرم عاشق باهوشي بوده. به همين خاطر هم ازش خوشم مياد. جمله ي بالايي رو هم خيلي دوست دارم.
توي عاشقي يا دوستي يا هر رابطه ي دو طرفه يا چند طرفه نبايد مزاحم شد, نبايد قيد و بند شد, نبايد مجبور كرد, نبايد معذب كرد…و قس عليهذا…
همين ديگه. توضيح واضحات بود. منتها واسه آپديت كردن بدك نبود.

دوستتون دارم, خوش بگذره, به اميد ديدار