71) میراکل از تورنتو
دستهبندی نشده January 28th, 2003یه دختر کوچولو دوشب پیش توی یکی از خیابون های تورنتو پیدا شد. بچه همون موقع به دنیا آمده بوده و مامانش ولش کرده بوده توی یه ملحفه کنار خیابون. درست عین شادی کوچولو. منتها این یکی همون موقع به دنیا آمده بوده و هوا هم حدود 20 درجه زیر صفر بوده.
پلیس و رادیو تمام مدت اعلام می کردند که اگر زنی رو می شناسید که حامله بوده و الان حامله نیست(زن های حامله در تورنتو تا ابد حامله باقی می مونن!!!) بلافاصله به پلیس خبر بدین. خلاصه که اسم کوچولو رو گذاشتند میراکل به معنی معجزه و در به در هم می گشتند دنبال مامان بچه.
به هر حال که دیشب مامان بچه پیدا شد. خود مامانه از بی خانمان های تورنتو است. 41 سالشه. بچه رو توی خیابون به دنیا آورده و ول کرده ,خودش هم حالش چندان تعریفی نداشته و وقتی پیداش کرده اند بلافاصله برده انش بیمارستان. حالا هم فردا دادگاه داره که چرا توی یخما (=سرما) بچه طفلک رو ول کرده وسط خیابون و رفته. بعد هم می خان ببینن که اگه خانواده ای می خاد این کوچولو رو بدن بهش.حدود 50 تا خانواده هم داوطلب شده اند.
این شد خوراک من که همیشه به دنبال موارد مشابه در ایران و کانادا می گردم و تفاوت برخورد دولت ها با اون مسائل.
در ایران در این مورد دقیقا مشابه دولت هیچ کاری نکرد.کلا دولت اسلامی کاری به این کارها نداره.موضوعات مهم تری هست مثل بستن روزنامه, حمایت از هر دولتی که همه دنیا باهاش بدن, و مسائل مالی, گاها هم برقراری امنیت در کشور به نوعی که افتد ودانی.
پلیس هم که قربونش برم وظیفه ای جز زلف و کاکل بنده و گاها مهمونی ها و عروسی ها , گاهی هم رشوه گیری از سران پایین دست پخش مواد مخدر نداره. البته از حق نگذریم گاهی اوقات کارهای دیگه ای هم می کنه که البته جزو وظایف فرعی اش به حساب میاد.
روزنامه ها یه خبر در این مورد نوشتن که دستشون درد نکنه. بیمارستان هم داره از بچه نگهداری می کنه که باز هم دستش درد نکنه. به عبارتی نتیجه همون می شه. منتها در ایران به این موضوع به چشم یک پدیده عادی نگاه می شه اما در اینجا با این موضوع به شکل یه پدیده غیر عادی نگاه می شه.
در ایران این موضوع اصلا وابدا به پلیس و به دولت ربطی پیدا نمی کنه, در اینجا دولت و پلیس اولین کسانی هستند که این خبر رو می کنند توی بوق و به همه خبر می دن.
اینجا می شه برن یقه مادره رو بگیرن و بگن چرا بچه رو ول کردی توی خیابون چون که مادره اگه می خاست هم می تونست وسایل جلوگیری رو با توجه به این که بی خانمان بود به طور مجانی بگیره (مطمئن نیستم اما می دونم در مورد وسائل بهداشتی و دارویی یه کسانی که تحت پوشش کمک دولت هستند خیلی کمک ها می شه) و هم می تونست در یه بیمارستان مجانی بستری بشه و بچه رو به دنیا بیاره و شاید همون جا بچه رو به فرزندی به کسی بده. و در ضمن از مادران مجرد هم حمایت خیلی زیادی میشه که یه وقت نکنه بهشون فشاربیاد.
اما در ایران اصلا دولت کاری به کار اینطور مردم نداره. می تونن برن یه مقدار از گرسنگی و بی کسی بمیرن. بنابراین محاکمه کردن یه مادر که بچه رو ول می کنه کنار خیابون- و ممکن هم هست مادر مجرد باشه که همه می دونین در ایران معنی اش چیه-کلا بی معنی است.
حالا به من بگین ادم در تورنتو بی خانمان باشه بهتره یا در ایران؟ و به من بگین دولت تورنتو بهتره یا دولت ایران؟ و به من بگین دولت در تورنتو به انسان بودن یه انسان بیشتر اهمیت می ده یا در ایران؟
شاید هم مقایسه بین این دو حالت درست نباشه و قیاس مع الفارق باشه. اما بالاخره که این دو مورد به طرز عجیبی شبیه به هم و در یه مقطع زمانی بودن.با این تفاوت که :
1) در مورد میراکل عزیزمن خیالم راحته که اگه هیچ کاری هم نکنم بچه هیچ ناراحتی احساس نخاهد کرد ولی در مورد شادی خانم هیچ کدوممون نمی تونستیم احساس راحتی کنیم و خودمون رو مسئول می دونستیم.
2) در مورد میراکل نازنین مرجعی که بهش مراجعه کنی و کمک هات رو اهدا کنی خود دولت است و می دونی هم که کمک هات به میراکل خانم می رسه اما در مورد شادی عزیز باید از زیر سنگ کسی رو پیدا می کردی که مطمئن باشه و از طریقش به بچه کمک کنی .
3) در مورد میراکل کوچولو خود دولت اطلاع رسانی رو به عهده داشت و موضوع رو در پایان هر اخبار اعلام می کرد اما در مورد شادی نازنین ما مجبور بودیم همه خبر ها رو با اصرار و التماس و تلفن به همه پرسنل بیمارستان به دست بیاریم.
به هر حال که امیدوارم هر دوشون به طور معجزه واری شاد باشن.
دوستتون دارم,خوش بگذره,به امید دیدار