درس چندم
کت بالوی متفکر September 27th, 2004درس چندم بود اين يكي؟ دهم؟ صدم؟ هزارم؟ شايدم درس آخر. كي مي دونه.
اگه خواستي يه كسي كه سرش به تنش بيارزه, و رازت رو نگه داره, به حرفت گوش بده و خسته نشه و اذيت نشه, دنبال يه دوست نگرد كه “يافت مي نشود, جسته ايم ما”. اين يك حرفه است. دنبال كار دونش بگرد, مبلغي مي گذاري به حسابش, و يك گوش پيدا مي كني به مدت يك ساعت, خزعبلاتت رو با حوصله گوش مي ده, خسته نميشه, اذيت نمي شه, به كسي هم بروز نمي ده. آخر يك ساعت كارش باهات و كارت باهاش تموم مي شه. پول دادي و گوش خريدي براي شنيدنت.
توي اين دنياي نامرد, به اميد پيدا كردن دوست و كسي كه دوستت بداره نباش. هر كسي بهر چيزي مياد. تكرار دوباره ي باور سال هاي دور. و به ياد سپردن اين كه قانون دنيا قانون جنگله. توانايي هات رو زياد كن, قابليت هات رو, كه هرگز كسي نيست…نه, هرگز كسي نيست…ديگه هرگز تكرار نخواهد شد…سخته اما بايد باور كرد تمام حقايق سخت و تلخ روزگار رو.
و اشك هايي براي نريختن. كه با چشم بايد بي رحمانه نگريست و نه گريست.
و ياد آوري دوباره ي مكالمه ي حسن كچل با ديو:
-چي شد كه تو ديو شدي؟
-من اولش ميش بودم…
دوستتون دارم, خوش بگذره, به اميد ديدار
پيوست: كلمه ي فرانسه ي امروز:
Une fille
به معني “يك دختر”. اسم مونث
Un garcon
به معني “يك پسر”. اسم مذكر.
با تشکر از مامان نیلوی عزیز کلمه ی بالا تصحیح می شه به:
gar
September 27th, 2004 at 9:55 am
سلام كتبالو جون. همه اين
ا رو گفتي و گه خوب هم گفتي. وصف حال من. اما چه كنم كه من مرده دوستم. نمي تونم بي خيال شم.
خيلي هم داره بهم سخت مي گذره ولي نميتونم بگذرم.
September 27th, 2004 at 11:08 am
عجب. كتبالوي نااميد ديگه آخرين نوع كت با
لو است. نگران نباش كت بالو جان. يك حسن كچلي هميشه هست كه مياد شيشه ي عمر ديو رو مي شكنه و
ديو رو مي كنه همون ميش اولي. آخر داستان هميشه خوب تموم مي شه.
September 27th, 2004 at 11:30 am
سلام
كتي
خيلي ها ميتونن دوستت باشن كتي.. كافيه كمي دقيقتر نگاه كني .. فقط يه كم.
September 27th, 2004 at 3:49 pm
نگاه كن حتما هستند. يادت نره اما :
“…
چشمها را بايد شست
جور ديگر بايد ديد.”