دنباله ي لاگ قبلي…
کت بالوی متفکر October 14th, 2004حالا موضوع اينه كه به نظر من نمي شه براي يك كودك يا نوجوان كه به بلوغ عقلي نرسيده اما درك جسمي و شايد بلوغ جسمي داره تفهيم كرد كه ارتباط جنسي فقط لذت نيست و مسائلي هم به دنبالش هست. تازه حتي در اون صورت چطور توقع داريم كه نوجوان لذت جسمي رو به خاطر اين مسائل كنار بگذاره. خيلي ساده است. حتي بزرگتر ها هم به خاطر لذت جسمي روابط جنسي خيلي چيزها رو زير پا مي گذارند و چشمشون رو به روي خيلي چيزها مي بندند.
بحث ديگه اينه, آيا اين واقعا يك نابهنجاري است؟ اگر بله, دليل قانع كننده براش بياريم و مفهوم نا بهنجاري رو شرح بديم. اگر مي خواهيم جواب منفي بديم تمام پيامدهاي شخصي و اجتماعي رو در نظر بگيريم, راه حل هاي احتمالي شون رو هم در نظر بگيريم و بعد جواب منفي بديم. و يادمون باشه كه بسته به زمان و پيشرفت هاي علمي و اجتماعي مفهوم نا بهنجاري فرق مي كنه.
موضوع ديگه اينكه اگه واقعا نابهنجاري هست آيا روش اصلاحش سنگساره؟ مسلما از نقطه ي نظر خود مجرمين خير. اين از بدترين انواع مرگ و اصولا از بدترين سرنوشت هايي هست كه براي هر كسي رقم بخوره. از ديدگاه جامعه..چه عرض كنم. لابد دل مردم خنك مي شه, يا لابد همه از بچه هاي سيزده ساله تا زنها و مردهاي بالغ صد و سي ساله مي ترسند و دنبال اينجور كارهاي بد بد نمي رند. شما بگين. من فقط يه عضو اين جامعه هستم.
اصولا واضع اين قانون اصلا فكر كرده كه داره چه قانوني وضع مي كنه, يا اصلا فكري كرده يا مي تونسته بكنه, نمي دونم. چنين مجازاتي به نظر من از يك ذهن نادان و بيمار سرچشمه مي گيره حتي اگه اون ذهن, ذهن خود خدا بوده باشه. (گويا در شرايط فعلي به خدا راحت تر مي شه اهانت كرد تا به فرستادگانش).
لب كلام اين كه اگه اين نابهنجاري هست, چرا؟ و اگه بايد اصلاح بشه, چطور؟, آيا روش اصلاح سنگساره؟ اگه بله, كه خوب تنها مشكل اينه كه من از اين روش خوشم نمياد, بقيه رو نمي دونم. اما اگه نه, و ما مي گيم كه روش اصلاح سنگسار نيست, دلايل محكمي بياريم كه بتونيم اين قانون خداوندي (!!) رو كه از دست نبشته هاي يهود -و قبل از اون- به ما به ارث رسيده منسوخ كنيم و روش هاي اصلاحي انساني تر (اين يكي خيلي الهي و آسماني است) رو جايگزينش كنيم كه احتمالا كارآيي بهتري هم داشته باشند.
دوستتون دارم, خوش بگذره, به اميد ديدار
October 14th, 2004 at 3:15 pm
هنوز خيلي مونده تا اونايي كه وضع و اجراي قانون دستشونه يه تكوني بخورن…
October 14th, 2004 at 3:20 pm
متاسفم بيشتر اين ماحرا از محدوديت سر حشمه ميگره.كنحكاوي دو تا بحه باعث اين موضوع شده.ولي قطعا اعدام حتي براي ادم بزرگش راه حل نيست.موضوع ارتباط حنسي يه موضوع شخصيه كه متاسفانه حامعه و دولت براي كنترل زندگي مردم سعي دارن خودشونو قاطي كنن.شايد از نظر من رابطه با برادر حندش آور باشه ولي نمي تونم حكم كلي بدم و تازه وردارم طرف رو اعدام كنم.
October 14th, 2004 at 3:46 pm
ميدوني چيه من موندم چرا مسئله پاكدشت رو از تلويزيون جمهوري اسلامي نشون ميدن ولي حرفي از فاطمه ها و ژيلاها نميزنن، اي كاش كسي از ابر ميپرسيد كه چرا گريه ميكني…
خدارو شكر كه خدايي هست
October 14th, 2004 at 6:46 pm
عجب لاگي. متاسفانه نظري ندارم. خودت خوب جواب داده بودي.
October 14th, 2004 at 8:31 pm
این مطلبی که در ادامه می نویسم داستان نیست…به کمکتون احتیاج دارم…من دانشجوی یه دانشگاه مشهدم…چند روز پیش به واسطه ی یکی از دوستام، با دختری آشنا شدم که در تماس تلفنی اولمون وقتی دیدم حرفاش زیادی رمانتیک و بچه گانه است، به بهانه ای از سرم بازش کردم…فرداش زنگ زد و باهاش قرار گذاشتم… طی 5 ساعتی که باهاش بودم فقط سعی می کردم به حرفاش نخندم! ولی نتونسم به حرفش که می گفت چمن ها رو له نکنیم اونا زنده اند نخندم! همیشه سوالهای فلسفی راجع به دلیل زنده بودن داست و از خودکشی حرف می زد…این رابطه چند روز ادامه داشت…و من سعی می کردم باهاش همراه باشم و گاها با جوابهای منطقی( که الان می فهمم که چقدر نابجا بوده) نظرش رو نسبت به زندگی عوض کنم. اون یه دختر دانشجو توی یه رشته ی خوب و باکلاسه. قیافه اش هم خوبه…فقط امروز بود که متوجه شدم که حرفایی که می زنه برای اظهار وجود نیست…اون طی سه روز گذشته دو بار اقدام به خود کشی کرده..یه بار با قرص که موفق نشده و دیروز با کارد که قصد داشته رگ دستش رو بزنه…مشکلش هم اینه که نمی تونه به این سوال جواب بده که؛ چرا زنده است؟و هدفش چیه؟… یه چیز دیگه اینکه ایشون تا یک ماه پیش یه دختر کاملا مذهبی بوده و تو یه خونواده ی مذهبی بزرگ شده..ولی به دلیلی که من هم نمی دونم از یک ماه پیش کاملا از دین و خدا بریده…دختری که تا چند هفته پیش روزه مستحبی می گرفته الان با جلف ترین حالت ممکن تو انظار ظاهر میشه…من رو فقط به عنوان یه نفر که بتونم کمکش کنم قبول کرده و اعتقادی به ازدواج نداره… سعی به خودکشی اش رو به دوستای نزدیکش هم نگفته …با این اوضاعی که من تو جریانشم بعید نیست همین روزا خودش رو بکشه…من جای بریدگی کارد رو روی دستش دیدم…اگه سرپرست خوابگاهشون نرسیده بود احتمال زیاد رگ دستش رو زده بود…قرصای چند روز پیشش هم کم بوده که طوریش نشده…من کلا آدم بد بینی ام و از همون اول سعی می کردم دلیل حرفاش رو پیدا کنم…ولی وقتی از مجراهای مختلف تحقیق کردم الان مطمئنم که حرفاش درسته و سعی نمی کرده متفاوت جلوه کنه( همون فکری که من راجع بهش داشتم… دیروز که باهاش بودم به هیچ عنوان نتونستم جواب سوالهاش رو بگم…آدمی که در عین رمانتیک بودن منطقیه..ولی من جوابی برای کسی که اعتقادش رو به خدا و دین از دست داده ندارم…به مادیات معتقد نیست…الان که ساعت سه نصف شبه همین به فکرم رسید که برای چند تا بلاگ مشهور کامنت بزارم… شاید کسی کمکم کنه…هر توصیه پیشنهاد، کتاب مناسب چه می دونم روانشناس معتبر تو مشهد.. هرچی…برام میل کنین یا آف لاین بزارین…من از یه سال پیش وبلاگ دارم ولی صلاح ندیدم توش راجع بهش بنویسم…و لطفاً بهم بگید چطور میشه قانعش کرد که هنوز باید زندگی کنه؟ توجه کنین که اون به مادیات، پیشرفت، خدا و ازدواج اعتقاد نداره پس اگه دلیلی دارین که بشه قانعش کرد رو بهم بگین…در ضمن نمی تونم به روانشناس معرفی اش کنم..چون با اینکه خودش رو دارای شخصیت نامتعادل می دونه…ولی اصرار داره که کسی از کارهاش چیزی ندونه… دوستاش هم تا حدودی نگرانش هستن…در ضمن این چند وقته که اقدام به خودکشی کرده بود هیج اتفاق مهمی براش نیفتاده بود و حتی دیروز قضیه ی زدن رگ دستش بعد از یه نصف روز کاملا خوب توی اردو براش پیش اومده…می خوام بگم این کارهاش گذرا نیست…اون خیلی خوبه…کمکم کنید کمکش کنم..آی دی و ایمیل من برای شنیدن حرفای شما:
alone_in_isle@yahoo.com alone_in_isle
October 15th, 2004 at 8:07 am
please dont let these people to take advantage of your compaigns and also people’s emotions.LET YOUR COMPAGINS BE FEW BUT STRONG IF YOU REALLY WANT TO SAVE LIVES.If everyday for some reason you guys start to publish a compaign against a false execution THIS WILL LOOSE WHOLE THE ISSUE even in international aspects.Please dont let them to take advantage of you blogger guys because thesedays you are one the most powerfull media’s against Mullas .
Dear Katty
these peole who have raised this issue are bunch of communist losers.They dont care about anyone’s life.their object is to say something agaisnt Isalamic republic..whatever it is…dont believe them please.I am a human rights compaigner here in England
October 15th, 2004 at 5:10 pm
سکس مسئله لا ینحل خدا و بشراست
October 15th, 2004 at 11:18 pm
کتی جان من حاضرم شرط ببندم که دختر با پدر بی همیتش هم رابطه داشته. تا درصد کمتری هم شرط میبندم که مادر هم از تمام اینها با خبر بوده.
این دیگه بهترین نمونه اش هست که مجازات اعدام/سنگسار راه حل نیست.