بله…طبق معمول يك سوييچ دارم. سوييچه درست شد.

سفرنامه رو بعدا كامل مي كنم. قول مي دم.
فعلا دارم به كالين فارل فكر مي كنم.
كي مي گه اين آدم سكسي ترين مرد ساله؟ من نه به اين راي مي دم و نه به آنجلينا جولي به عنوان سكسي ترين زن سال. جود لاو كه اصلا و ابدا.
من هنوز كه هنوزه كينو ريوز رو بيشتر مي پسندم. به علاوه ي پيرس بروزنان و متيو -فاميلش رو يادم نيست-. البته فرخزاد مسلما در صدر ليست جا داره. مردي براي تمام فصول!!!
براي خانم ها هم مسلما به چارليز ترون و مونيكا بلوچي راي مي دم.

دوم…
دارم خل مي شم. عين شبت -سگ توي خونه ي عروسكي بود, يادتونه؟- دارم مي چرخم دنبال دمم.
به اين نتيجه رسيدم كه از اونچه كه فكر مي كردم كودن تر هستم. خوب لااقل خوبيش به اينه كه مي فهمم بايد بيشتر سعي و تلاش كنم. عيبي نداره كه. هان؟ هر كسي از يه عده كودن تره از يه عده با هوش تر.
حالا بامزه اينه كه خداوند اينقدر هوشياره كه اگه از يه درجه اي كودن تر باشي اصلا نمي فهمي كه كودن هستي!!!! بنابراين اگه حس كودن بودن ندارين شايد توي اون طبقه باشين!!!! اگه حس كودن بودن دارين بدونين و آگاه باشين كه يه چيزهايي مي فهمين و هنوز راه نجاتي هست.

سوم…
حال و حوصله ي كار كردن ندارم. حس عقب موندگي بد جوري داره پدرم رو در مياره. يه كمكي حس “داون بودن” پيدا كرده ام. نوسانات روحي دارم!!! متاسفانه طي دو روز گذشته روحم تكه و پاره شده. دارم تكه هاش رو جمع مي كنم به هم بدوزمشون دوباره, يا چيني بند زني كنم!!!
بدكي نيستم. بي دليل تكه پاره مي شم. بي دليل هم جمع و جور مي شم.
اين جواب اون دوستي كه ازم پرسيده بود چرا مي گم من رو جدي نگيره!!!!

دوستتون دارم, خوش بگذره‌, به اميد ديدار