کلام آخر من درباره میت آپ
دستهبندی نشده July 4th, 2003دوست دارم یه مطلب دیگه رو هم به نوشته پایین اضافه کنم.
به نظرمن و اونطور که با یکبار دیدن می شه شناخت, حسین درخشان آدم خوب و به دلیل کاری که درش اولین شخص بوده , شناخته شده است و مورد علاقه و تایید بسیاری از وبلاگ نویس ها هست.
اونچه که من نوشتم انتقادی از حسین درخشان نه به عنوان یک فرد بلکه به عنوان شخصی به نام حسین درخشان است.
من دوست دارم که میت آپ ادامه پیدا کنه. دوست دارم با حضور همه وبلاگ نویس ها از جمله خود حسین تشکیل بشه. دوست دارم عمومی و همگانی بشه و بچه و بزرگ و پیر و جوان بشناسندش و مخاطبینش باشند.
میت آپ باید ادامه داشته باشه. ما ایرانی ها همیشه مشکل ادامه یک کار گروهی رو داشته ایم و این تمرین خوبی برای ما خواهد بود که تداوم یک کار خوب آغاز شده رو تجربه کنیم.
ما این سر دنیا حسرت کار گروهی و اجتماع موفق چینی رو داریم. ما هم باید این رو تمرین کنیم.
علیرغم تفاوت سلیقه ها و نظرات و انتقادات که به جا و لازم و اجتناب ناپذیر است, این حرکت باید ادامه پیدا کنه و گسترده بشه.
بعد از انتقادی که از حسین درخشان کردم نگران شدم که انتقاد با مجادله اشتباه گرفته بشه.
من اینجا احتیاج به دوست دارم, احتیاج به یگانگی و یک جامعه آشنا دارم. احتیاج به دوستی دارم که با من ریشه مشترک داشته باشه و درد مشترک داشته باشه. احتیاج به جمعی دارم که بهش افتخارکنم. جمعی که درش از تما م گروه های سنی و جنسی و فکری و مذهبی وجود داشته باشه.
حسین عزیز, تو همونقدر برای همه ما عزیزی که تمام دوستان وبلاگ نویس مون در تورنتو و سراسر دنیا.
از طرف خودم به دلیل این که به خیلی ها ایده شروع این کار رو دادی تشکر می کنم.
سایر دوستانم رو هم خیلی دوست دارم و ازشون تشکر می کنم که به حرف های من گوش می کنند و من رو دوست دارند. اگر وبلاگ من نبود و این جمع وبلاگ نویس نبودند زندگی من هیچ وقت اینقدر شیرین و پر از معاشرت در این دیار غربت نبود.
عاشق همه تون هستم و دوست دارم این جمع کوچک نه تنها محدود تر و کوچک تر نشه که روز به روز هم گسترش پیدا کنه.
امید به این که یه روز همه در ایران با همه وبلاگ نویس های ایرانی یکدل و یکصدا و عاشق جمع بشیم .
دوستتون دارم, خوش بگذره, به امید دیدار
July 5th, 2003 at 5:32 am
اول شد
م كتبالو خانم. كمپينگ خوش گذشت؟ دوستان بجاي ما. سبز باشي
July 5th, 2003 at 9:43 am
منم اميدوارم همه يه روز دور هم
جمع بشيم.
July 5th, 2003 at 9:50 am
قربون تو مهربونم
برم…کتی خیلی دوستت دارم خیلی:*
July 5th, 2003 at 10:28 am
baba ma dar hasrate shoma shoma dar hasrate ma !
July 5th, 2003 at 4:15 pm
آی ل
July 5th, 2003 at 5:37 pm
salam,….
weblog jazab va khandani darid,…. omidvaram az hamdelan hamishegi ham bashim,…..ya haaaaagh
July 5th, 2003 at 9:37 pm
این یکشن
به (6 جولای) ميشولک و من هم میاییم پيک نيک با دوستای وبلاگ نویس تورنتویی. امیدواریم که ش
ما رو هم ببينيم.
شاد باشید
پ.ن. از وقتی وبلاگتون یک ستونه شده نميشه تشخيص داد که مطلب
رو کی نوشته! کار کتبالو است یا گل آقا!
July 6th, 2003 at 7:45 am
ببی
July 6th, 2003 at 11:15 am
خنگ خدای عزیز
از زمانی که این وبلاگ
یه ستونه شده همه مطالب رو کت بالو می نویسه و من هیچ دخالتی درش ندارم.
July 6th, 2003 at 5:50 pm
تو نوشته
July 6th, 2003 at 7:01 pm
July 6th, 2003 at 7:46 pm
سلام !!! موفق
باشيد
July 6th, 2003 at 8:56 pm
چ ت ت پي://ايمانم.بلوگ اسپ
ت.كام
هر كي دوست داره لينك شو بزارم بياد
با تمامه احترامي كه براي صاحبين(وبلاگي)قاء
لم.اميد وارم اينارو بر تپري من ندونن.چون من يه
7،8 ماهي هست كه به شغل شريفه بلوگي نه بغ
July 7th, 2003 at 1:43 am
salam katbalou joonam delam
vasatoon tang shode golagha chetoran? ba darsashoon saro kale mizanan? salame mano beheshoon beresoonin
July 7th, 2003 at 5:31 am
وبلا
گ نويس عزيز ؛ با سلام و احترام ، از شما دعوت مي کنم از وبلاگ و سايت ما بازديد نموده و با
July 7th, 2003 at 5:34 am
چه خوگ
ل شده اينجا!چند روزي به وبلاگ كسي سر نزده وبدم!مباركه…
July 7th, 2003 at 6:52 pm
in pesare ye modatie ye gooraii ghat zadeh!
to khodet ro narahat nakon .khodetoon gharar bezarin in……..ro ham rah nadin!!
July 7th, 2003 at 8:35 pm
کتی جان کجایی؟
آپدیتی چیزی … 🙂
July 7th, 2003 at 10:59 pm
گل آقا جان خيلی ممنون
از توضيحی که دادی..ميدونستم دوستانی که من می شناسم کسانی نيستند که به خاطر اختلاف نظر و
سليقه از کسی دلخور شوند..ظاهرا نوع برخورد ايشان بعضی ها را ناراحت کرده .. اميدوارم که ا
ين جلسات به خوبی و خوشی ادامه پيدا کنه و کسی از کسی دلخور نشه يا اگرم شد ، زودی يادش بر
July 8th, 2003 at 9:22 am
تخته نرديهاش بيان ا
سم بنويسن.
گل آقا جان مرسي از توضيحت
سرخ باشيد
July 8th, 2003 at 12:03 pm
سلام …خوب و
قشنگ گفتی …
July 8th, 2003 at 10:27 pm
ای بابا اين کلام آخرتو
بردار يه چيز ديگه بذار ديگه..
July 9th, 2003 at 12:07 pm
آقا جان تیتر ن
وشته رو عوض کن به «کلام آخر من» تا تکلیف خودمون رو بدونیم و چند تا از اونهایی که معمولا
به من گیر میدن که چته چته بنویس بنویس رو بفرستم سراغتون!
July 9th, 2003 at 12:31 pm
ديونه راست
ميگه … ميريم سرتون ميزنيمتون ها … كوشين پس …. يه آپديتي … چيزي …
July 9th, 2003 at 4:10 pm
kamelan bahat movafegham….dar kol
omidvaram ke to in donyayeee majazi behet khosh begzareh….
July 9th, 2003 at 7:46 pm
سلام کتبالو خان
وم. خوب دیونه و نیلوفر گفتن حرفامو. یه چیزی هست به اسم آپدیت که لازمه گاهی بکنی که پیش دو
ستات عزیز بشی و هی بیان سراغت و دوستاشونم بیارن. حالا اگه عزیزی برات مهم نیست بلاخره
فکر ما رو بکن که خماریم. بلاخره یه گپی یه چیزی. دلمون تنگ شده آخه بی معرفت خانم. x