امتحان رانندگی دفاعی!!!
ماجراهای کت بالو و خودش August 20th, 2003تعجب نکنین. این ترجمه Defensive Driving است. اینجا باید به جای offinsive driving آموزش ببینی که رانندگی دفاعی بکنی.
امروز از طرف شرکت فرستادنم یه دوره همین بالایی. از ترسم دیشب خوابم نبرد!!! فکر می کردم: خاک به سرم. همه همکارهام (همه شون آقان جنس خراب ها) این دوره رو با موفقیت گذرونده اند. اگه من نگذرونم آبروم می ره. وای.. اگه یهو از ترس اسهال بگیرم چی؟ اگه از ترس تصادف کنم چی؟ اگه به موقع به کلاس نرسم چی؟ اگه از ترس جیش کنم روی صندلی ماشین چی می شه؟ یا اگه روی آقای امتحان گیرنده استفراغ کنم؟!!! اگه گاز رو با ترمز عوضی بگیرم؟ یا اگه درست نفهمم درس چیه و تمام سوالات کتبی رو اشتباه جواب بدم؟ نکنه موقع پارک کردن برم روی جدول؟ یا بدتر از همه اگه غش کنم چی می شه؟ تازه اگه غیر از من افراد دیگری هم باشند و همه شون آقا باشند من اصلا همه اعتماد به نفس ام رو از دست می دم و نمی تونم رانندگی کنم….
خلاصه خدمتتون عرض کنم که بعد از تمام این ترس ها امروز رفتم و خدا رو شکر قبول هم شدم. البته از امتحان کتبی 84 از 100 شدم که حداقل نمره قبولی 80 بود. 5 تا دانش آموز هم بودیم و چهارتامون خانم بودند!!! تازه تنها کسی که فکر کنم قبول نشد آقاهه بود!! طفلکی. من خیلی ناراحتش شدم. درسته که خیلی جاها رو خراب کرد اما من از ته دل دعا می کردم که آقا معلم قبولش کنه. توی امتحان رانندگی عملی ایراد من این بود که موقع پارک با جدول فاصله داشتم. اما خوب دفعه اولم بود که پشت ماشین گنده (mini van!!) می نشستم و ابعاد ماشین رو نمی دونستم. بنابراین مربی مون گفت که این ایراد عمده ای نیست. در ضمن وقتی چراغ راهنمایی سبز می شه و ماشین جلویی می ره من باید بعد از سه ثانیه از ماشین جلویی راه بیفتم. آخه تورو خدا بگین یه آدمی که 7 سال توی ایران رانندگی کرده و تازه خانم هم بوده که در حالت عادی هم بوق ماشین ها روی سر و کله اشه چطور باید در طول 3 ماه که از رانندگی اش در تورنتو می گذره خودش رو تربیت کنه که پشت چراغ قرمز اگه ماشین جلویی راه افتاد 3 ثانیه تمام صبر کنه و بعد راه بیفته!!! من 1.5 تا 2 ثانیه رو تونستم اما ثانیه سوم رو شرمنده. از ماشین های پشت سر می ترسیدم!!!
چیزی که خیلی خوششون امده بود این بود که من به ماشین ها حق تقدم می دادم!!! و ضمنا پشت تابلوی ایست هم کامل می ایستادم و وقتی که توی چهارراه شلوغ بود چراغ که سبز شد من نرفتم و صبر کردم تا راه جلوم باز بشه.
خلاصه که خیلی خوشحالم که قبول شدم. خیلی نگران بودم.
اون آقاهه که فکر کنم رد شد چند تا اشتباه اساسی داشت: اول این که پشت تابلوی ایست توقف کامل نکرد. دوم این که یه دستش به فرمون بود که البته مدت این اشتباه بیش از یه دقیقه نبود. سوم این که موقعی که می خواست به چپ و راست بپیچه سرش رو بر نمی گردوند که نقطه کورش رو چک کنه.چهارم این که وقتی که خواست بیاد توی پارک (و باید عقب عقب می اومد) خیلی خیلی نزدیک به ماشین دست راستی و دور از ماشین دست چپی بود و از کسی هم نخواست که بره پایین و بهش فرمان بده. چون که اساسی ترین چیز وقتی داری عقب عقبی رانندگی می کنی اینه که حتما اگر کسی دور و بر و به خصوص توی ماشین هست بخوای که بهت فرمون بده و اگر هم تنها هستی حتی المقدور پیاده شی و دور ماشین رو چک کنی!!!
با این حساب اغلب کسانی که در ایران رانندگی کرده اند (از جمله خود بنده) در کانادا به حدود چهار یا پنج ساعت (من 10 ساعت رفتم تعلیم) تعلیم رانندگی احتیاج دارند تا اصلا و اساسا متوجه بشن که رانندگی در اینجا چه تفاوت هایی با رانندگی در ایران می کنه.
یه عالمه چیزهای دیگه هم توی درسمون بود که یه صبح تا عصر طول کشید. اگه خواستین بگین براتون تعریف کنم. خیلی خوب بود.
دوستتون دارم, خوش بگذره, به امید دیدار
August 20th, 2003 at 8:08 pm
سلام کتی جان. خوشحالم
که زيادی هول نشدی وگرنه کثافت ميزدی به تشکيلاتشون حسابی. 🙂 ولی آفرين که قبول شدی. از کتی
بالوی ما به جز اينهم انتظار نميرفت. xxx
August 20th, 2003 at 9:29 pm
تبريک ، خيلی خبر خوب
ی بود ،
August 20th, 2003 at 9:36 pm
من از اول برام یه علامت
سواله که این دفاعی اش چه سیقه ایه….
گولبولت
August 20th, 2003 at 11:47 pm
من هم م
یخوام این دوره رو بگذرونم محل کلاست کجا بود؟
شاد باشی
August 21st, 2003 at 9:08 am
سلام و تبریک
…. مردم از خنده .. دارم تصور میکنم که چجوری یارو به شما میگه ماشین رو روشن کنید و شما روی
یارو بالا میارید ….
August 21st, 2003 at 9:08 am
… شکم درد گرفتم …
August 21st, 2003 at 9:25 am
تبريك ! حالا ميتوني به اون آقايي كه اخيرا رد
شده بگي : فوتينا…. نه اون آقايي كه همكارت بوده ها…. اون يكي آقا… به خود منم ميتوني بگي.
آخه منم هنوز G ندارم.
August 21st, 2003 at 10:15 am
کتبالو جا
ن چرا از طرف شرکت شما رو فرستادن این دوره رو بگذرونید؟ باید با ماشین شرکت به اطراف انتار
یو سفر کنید؟
August 21st, 2003 at 11:28 am
مباركه. كي شيرينيش رو
بخوريم
August 22nd, 2003 at 8:04 pm
salaam
baratoon arezooye movefaghiat mikonam . age lotf konin va
sayere nokate ranandegi ke bayad dar inja roayat kar ro begin mamnoon mishm 🙂
October 28th, 2003 at 2:30 pm
salam
man mohsen hastam dashtam serch mekardam
keh vard in saet ya behtareh begam web lok shodam jaee tabrek dareh bekhoda man amroz forsat nakardam kamel bekhonamesh ama shoma kamelan mahal zendegetono
tajasom karden bram raste man khodamo dorost moarfe nakardam
man kargardan tarah sahneh nmaeshhae {{{ajhai bahram bezaee}}}hastam
bazam tabrek shoma
khile rahat 1 matn namaeshi neveshted
man dost daram roo web loketon kar konam
movafajh basheds
April 22nd, 2004 at 5:22 pm
امروز