دو سه روز پیش ها رادیو گوش می دادم. برنامه در مورد اسکار بود و این که بازار نقد فیلم های کاندیدای اسکار داغه.
معیارهای مختلف خیلی زیادی برای نقد فیلم ها وجود داره. یکی از جالب ترین موارد تستی هست به نام تست Bechdel. این تست سه معیار رو در نظر میگیره:
۱. در فیلم حداقل دو زن وجود داشته باشند.
۲. این دو زن با هم صحبت بکنند.
۳. موضوع صحبت چیزی به غیر از مرد باشه!
و…جالب این که در بسیاری از فیلم های هالیوود این سه معیار وجود نداره.
به نظر من از دید یک زن این پدیده جالبه.
در زندگی یک زن, اطرافیان مونثش بسیار مهم هستند. مکالمات یک زن بیش از این که با مرد ها باشه -یا به اندازه ای که با مرد ها هست- با زن ها هم انجام می گیره. زندگی یک زن و مکالماتش با یک زن دیگه هم, فقط در مورد مرد ها نیست. یا بهتر بگم موضوع مردها کمتر از سی چهل در صد زمان مکالمه رو تشکیل می ده, لااقل در دنیایی که من شناخته ام!
مسایل مربوط به زن ها و حضور زن ها در بخش های مختلف جامعه هم بسیار پررنگه. زن ها در عرصه های پزشکی, پرستاری, تدریس, مالی, فنی, همه و همه بسیار فعال هستند. تاریخ دردناکی رو پشت سر گذاشته اند و تحت ستم های بسیار جدی جامعه و خانواده و مذهب قرار گرفته اند, تا به رشد نسبی ای که در حال حاضر دارند رسیده اند. به عبارتی موضوع بحث در مورد زن ها و مسایلشون کم نیست, و خیلی هاش جذاب و قابل بحث هم هست.
حالا دونستن دلیل این که تعداد فیلم هایی که از صافی این سه تست رد بشه کم هست, برای من خیلی جالبه.
به گمانم یکی از گیرهای کار, کم بودن زنان فیلمساز و کارگردان و تولید کننده هست و دنیای هنوز مردانه.
یک میز گرد بود توی بی بی سی بین چهار نفر از زنان صاحب نام و صاحب عقیده و بسیار تحصیل کرده ی ایرانی, در مورد این که آیا تساوی حقوق زن و مرد باید جزو پنج رکن اساسنامه ی جنبش سبز باشه یا خیر.
اونچه که من در ایران و در دنیا و در تاریخ می بینم این هست که تساوی حقوق زن و مرد همیشه به شکل یک حرکت تدریجی و بسیار زیربنایی و فرهنگی, و در غالب نهضت ها به دست اومده. حرکت هایی به سادگی تعریف تستی مثل تست بچدل, و حذف ارتباط جنسیت و مشاغل حداقل در کتاب های درسی کودکان,یا این که زنی خودش رو زیر پای اسب می اندازه تا حق رای به دست بیاره و غیره و ذلک.
آزادی بیان و آزادی جوامع و دموکراسی اما خیلی اوقات محتاج انقلاب و دگرگونی هست. مثل انقلاب فرانسه یا روسیه یا اسپانیا.
به عبارتی اگه من می خواستم توی اون میز گرد شرکت کنم و عقیده ام رو بگم می گفتم که جنبش سبز تنها هدفش باید انتخابات آزاد باشه و حذف شورای نگهبان و حذف شورای تشخیص مصلحت و حذف رهبری و آزادی احزاب.
تساوی حقوق زن و مرد به دنبال انتخابات آزاد و حذف ولایت فقیه و آزادی احزاب خواهد اومد, هر وقتی که یک جامعه مثل ایران که بسیار سنتی هست و بی نهایت مردسالار, در عین حال با زن هایی بسیار لایق و موفق, آمادگی اش رو داشته باشه و …کسی نباشه که دیکتاتوری رو مثل چماق بزنه توی سر آدم ها, صرفنظر از جنسیت و مرام و مسلک و ایده.
خلاصه که از دو سه روز پیش تا حالا دارم توی ذهنم فیلمهایی که دیدم رو مرور می کنم و تعجب…که یعنی دنیای هالیوود اینقدر از دنیای واقعیت دور هست یا…اونچه ما می خواهیم ببینیم و هالیوود نشونمون می ده اینقدر از زن و دنیاش فاصله داره!!! از جمله در فیلم های بسیار موفق امروزه مثل فیس بوک -که گفته می شه رد پای کمرنگی از سکسیست بودن هم درش دیده می شه-!
و…خلاصه این که زنده باد تمام فیلم ها و کتاب های زنان بدون مردان!!
دوستتون دارم. خوش بگذره. به امید دیدار